مجله کودک 14 صفحه 20

نیکی ماتاباتا رو نیگاه کن! یه روز... ... یه گلابی از توی کامیونِ پر از گلابی می­افته توی جادّه،می­گه :خداحافظ گلابی ها! دیگه...نمی­تونم...تحمّل... هاهاها...خداحافظ...گلابی­ها...هاهاها... خندید!حالا وقتشه! وقت چیه؟هفته بعد می­فهمیم!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 14صفحه 20