مجله کودک 18 صفحه 6

داستان کلاغها نویسنده: محمدرضا یوسفی داستان اول اسم کلاغ کلاغی اسم جوجه­اش را گذاشت «عقاب.» گفتند: «چرا اسم عقاب روی جوجه­ات گذاشتی؟» گفت: «برای این که وقتی بزرگ شد، همۀ پرنده­ها از او بترسند.» جوجه کلاغ بزرگ شد و اسم خودش را گذاشت «گنجشک». گفتند: «چرا اسم گنجشک روی خودت گذاشتی؟» گفت: «برای اینکه هیچ پرنده­ای از من نترسد و همه دوستم داشته باشند.» کلاغ دیگری گفت: «مرا گیج کردید. حالا من اسم جوجه­ام را گنجشک بگذارم یا عقاب!» جوجه کلاغی خندید و گفت: «کلاغ، کلاغ است؛ ما هر اسمی روی خودمان بگذاریم، باز هم کلاغ هستیم!» کلاغ دیگری اسم جوجه­اش را گذاشت «طاووس»!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 18صفحه 6