ماست مختارالسلطنه همین ظرف دوغ است
که میبینید. بیش از نصف آن آب است و
قیمتش هم طبق فرمان مختارالسلطنه، ارزان
ارزان است. برای همین ما ماستفروشها اسم
آن را گذاشتهایم ماست مختارالسلطنه.
حالا از کدام بیاورم خدمتتان؟!».
مختارالسلطنه که تا آن لحظه سعی
کرده بود آرام باشد، طاقتش تمام شد و
دستور داد ماستفروش را جلو دکانش
وارونه آویزان کنند. بعد کمربند
شلوارش را محکم محکم ببندند و
دوغ داخل ظرف را از بالا داخل دو
لنگه شلوارش سرازیر کنند! بعد هم
شلوار را از بالا به مچ پاهایش بستند.
آن وقت مختارالسلطنه رو به
ماستفروش کرد و گفت:«آن قدر به
این شکل آویزان بمان تا تمام آبهایی
راکه داخل این ماست کردی از شلوارت
خارج شود تا دیگر جرأت نکنی آب
داخل ماست بکنی!»
از آن روز به بعد همۀ
ماست فروشیهایی که ماست
مختارالسلطنه یا همان دوغ را به اسم
ماست به مردم بیچاره میفروختند،
بیمعطلی ماستها را داخل کیسهها ریختند
تا از مجازات مختارالسلطنه در امان بمانند.
با وجود این که امروز نزدیک به
صد سال از آن روزگار میگذرد، این
ضربالمثل همچنان بین مردم رایج است
و هر وقت بخواهند بگویند شخصی ترسید
و تسلیم شد و.... میگویند: «فلانی ماستها
را کیسه کرد!»
مجلات دوست کودکانمجله کودک 22صفحه 23