مجله کودک 24 صفحه 24

اولین­کتابم رادرچهارم­دبستان تا به حال اسم ناشر به گوشت خورده؟ هیچ می­دانی ناشر چه کسی است و چه کارهایی می­کند؟ باید این اسم را توی جلد کتابهایی که می­خوانی یا وقتی کتاب درسی­ات را ورق می­زنی دیده باشی. حتماً دیده­ای که در نمایشگاه کتاب هم هر غرفه، مخصوص یک انتشارات است. آقای علیرضا متولی، یکی از ناشران کشورمان است. او برایت توضیح می­دهد که ناشرها دقیقاً چه کارهایی انجام می­دهند: § من علیرضا متولی، متولد سال 1344 هستم؛ بعد از انقلاب وارد کارهای فرهنگی شدم و فعالیتم را با شرکت در کانونهای مذهبی شروع­کردم و از درست کردن روزنامه دیواری به قصه­نویسی برای بچه­ها رسیدم. داستان­ها و مطالب دیگری که می­نوشتم، در کیهان بچه­ها چاپ می­شد. من از سال63 تا 69 عضو هیأت تحریریه کیهان بچه­ها بودم. سال 76، مجله­ای به اسم مهتاب برای نوجوانها منتشرکردم که بعد از 11 شماره به علت مشکلات مالی که داشتیم، دیگر چاپ نشد. در سال 1369 انتشارات رویش را تأسیس کردم و الان هم به عنوان یک ناشر به فعالیتم ادامه می­دهم. ● آقای متولی،وقتی بچه بودید، بیشتر چه جور کتابهایی می­خواندید؟ § آن موقع که من بچه بودم، کتاب کودک کم منتشر می­شد و خیلی دردسترس نبود. برای همین، ما مجبور بودیم کتابهای بزرگسالان را بخوانیم. من کتابها را از کتابخانه­های مساجد امانت می­گرفتم، امّا بعداً که کتابخانۀ شمارۀ 15 کانون پرورش فکری در محل ما باز شد، کتابهای کانون را می­خواندم. یادم هست که در میان آن کتابها بیشتر به افسانه­های قدیمی و داستان پهلوانها علاقه داشتم. ● هیچ وقت فکر می­کردید که ناشر یا نویسنده شوید؟ § بله، یکی از آرزوهای من نویسنده شدن بود. من اولین کتابم را وقتی سال چهارم ابتدایی بودم، منتشر کردم! متن کتاب را من نوشته بودم و دوستم نقاشیهایش را کشیده بود؛ کتابی در تیراژ یک نسخه، که دست کم،ده دوازده نفرآن را خواندند. ● روزنامه دیواری­هایتان را کجا درست می­کردید؟ § اولین روزنامه دیواری­ام روی دیوار اتاق بود که به خاطرش کتک مفصلی هم نوش جان کردم، امّا بعد چون به کارهای فرهنگی علاقه داشتم، در مدرسه و کتابخانه مسجد روزنامه دیواری درست می­کردم. آن موقع تازه جنگ شروع شده بود. من هم هنوز آن­قدر بزرگ نبودم که به جبهه بروم. برای همین توی مسجد،با روزنامه دیواری درست کردن، سعی می­کردم کاری انجام بدهم. اسم اولین روزنامه­دیواری­ام رویش بود. شاید به این دلیل اسم انتشاراتم هم رویش است. ● یک ناشر دقیقاً چه کاری انجام می­دهد؟ § قبلاً نویسنده­ها خودشان نوشته­هایشان را چاپ می­کردند، امّا حالا مدتهاست که آنها این کار را به ناشر و موسسه­های انتشاراتی می­سپرند. یک ناشر تمام مراحل چاپ کتاب را انجام می­دهد و هزینه­های آن را پرداخت می­کند و کتاب را در کتابفروشی­ها پخش می­کند؛ به این ترتیب وقت نویسنده آزاد می­شود و می­تواند از این وقت برای نوشتن کتاب دیگری استفاده کند. ● نویسنده­ها چطور آدمهایی هستند؟ § نویسنده­ها هم مثل بقیه مردم هستند. آنها هم مثل دیگران، جورواجور و متفاوتند. بعضی­هایشان احساسی­اند، بعضی­هایشان منطقی، بعضی­ها بد اخلاق، بعضی­ها خوش­اخلاق. درست مثل بقیه مردم... امّا یکی از مهمترین ویژگی­های آنها این است که خیلی­دوست­داشتنی هستند. بدترین نویسنده­ها را هم می­شود دوست داشت. نویسنده­ها مثل معلمها هستند. می­دانید چرا نویسنده­ها این­طورند؟ برای این که آنها خواننده کتابهای خودشان راخیلی­دوست دارند و برای او وقت می­گذارند و می­نویسند. ● دوست دارید چه جور کتابهایی را چاپ کنید؟ ● من دوست دارم کتابی را چاپ کنم که ذخیره خوبی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 24صفحه 24