مجله کودک 27 صفحه 13

بازیهای مجلۀ دوست خیلی خوشمان آمد. بعد هم دسته­جمعی در چادری که مدرسه کلاس چهارمی­هاست جمع شدیم و این تامه را برای شما نوشتیم. در این اردوگاه حدود 1250 چادر وجود دارد و در آن حدود6000 نفرزندگی می­کنند. نیروهای هلال احمرایران برای ما 20حمام صحرایی،7تانکر آب و 116 دستشویی درست کرده­اند تا استفاده کنیم.چند چادر هم وجود دارد که ما از آنها به جای مدرسه و مسجد استفاده می­کنیم. البته ما کاغذ و دفتر و کتاب و خودکار نداریم اما سعی می­کنیم درسهای معلم­هایمان را خوب گوش کنیم و یاد بگیریم. صبح­ها پسرهادر چادرها درس می­خوانند و عصرها دخترها. ما با وجودی که زندگی سختی داریم اما بچه­های شاد و پرنشاطی هستیم. دخترها با هم خاله بازی و بشین و پاشو عمو زنجیرباف بازی می­کنند و یا در چادرهای هم مهمانی می­گیرند و شعر و آواز می­خوانند. پسرها هم یا فوتبال بازی می­کنند و یا بازیهایی که شما به آن خروس جنگی و خرپشته می­گویید. مردها هم شبها بعد از نماز خفتن(نماز عشا) زیر نورافکن­ها جمع می­شوند و ساز می­زنند وآواز می­خوانند. ما از کمک­های دولت و ملت ایران بسیار متشکریم. از کمک­های کانون پرورش هم متشکریم که برای ما بادبادک و مداد رنگی می­فرستد. اگر شما هم بتوانید برای ما خودکار، دفتر، توپ و لباس بفرستید خیلی خوشحال می­شویم. ما با آقای روزنامه­نگاری که پیش ما آمده بود دوست شدیم. او برای ما قصه گفت و شعر خواندو از ما عکس گرفت. ما هم برای اینکه او را خوشحال کرده باشیم برایش شعر خواندیم. گلدسته این شعر را خواند: ما کودکانیم، شیرین زبانیم مانند بلبل آواز خوانیم توی چادرها شادیم و خندان پیسه نداریم مکتب بخوانیم پیسه یعنی پول و مکتب هم یعنی مدرسه. راز محمد این شعر را خواند: سر حوض سخی جان چارده چنار است به گرد مرقدش گلها قطار است منظور ما از سخی جان، حضرت علی (ع) است. فرحناز،زیبا گل،لعل محمد،خور بی­بی و پیروژ هم دسته­جمعی این شعر را خواندند: انار دونه دونه خمینی مهربونه بدرو، رقیه، لیلومه،بخت­آور،نسرین و جنت بی­بی هم این شعر را خواندند: قاغ قاغ کلاغه کلاغه توی باغه کلاغی قغ قغ می­کنه مورچه رو بیدار می­کنه گندمها رو بار می­کنه تو لونه انبار می­کنه خُب دیگر وقت شما را نگیریم.اگر توانستید برای ما نامه بفرستید. زبیده گل،بی­بی زهرا،آقاگل،مخدوم،گل علی قریش،جمیله،سکینه، شاهزاده،فیض محمد،غلام، نیاز احمدو عبدالقادر همه سلام می­رسانند. خدارحم، شایسته، ساربی­بی ودرخومی­گویند که بچه­های ایران را خیلی دوست دارند. امیدوارم روزی بتوانیم شما را در خانه­های خودمان درکابل و هرات و مزار شریف، و درغور و بادغیسی و قندهار مهمان کنیم. خدانگهدار و به امید دیدار بچه­های اردوگاه میل46

مجلات دوست کودکانمجله کودک 27صفحه 13