مجله کودک 35 صفحه 53

کتاب نهم، ((قصۀ کبوتر)) است. این داستان از زبان یک کبوتر بازگو می­شود. هنگامی که پیامبر (ص) و ابوبکر از مکه هجرت می­کردند، در راه به غار ثور پناه بردند. عنکبوتی بر در غار تار تنید و کبوتری در آنجا آشیانه ساخت تا دشمنان پیامبر را گمراه کنند. در کتاب دهم، ماجرای این کتاب نیز از زبان اسبِ ((سراقه پسر مالک)) که یکی از مشرکان بود، بیان می­شود. قصه کتاب یازدهم، از زبان بزی تعریف می­شود که حضرت پیامبر در راه هجرت از مکه به مدینه، شیر آن بز را با دست خود دوشیده و سپس نوشیده­اند. کتاب دوازدهم، ((قصۀ شتر پیامبر)) است؛ شتری که این داستان را تعریف می­کند، شتری است که حضرت محمد (ص) در هجرت از مکه به مدینه بر آن سوار بوده­اند. کتاب سیزدهم، ((قصۀ چاه بدر)) است. چاه بدر، شاهد همۀ ماجراهایی است که در جنگ بدر رخ داده است. در این داستان چاه بدر از آنچه در جنگ پیش آمده، می­گوید. کتاب چهاردهم، ((قصۀ کوه)) نام دارد. این داستان از زبان کوه اُحد بیان می­شود. کتاب پانزدهم، ((قصه صخره)) است. در این داستان یک صخرۀ بزرگ ماجرای جنگ خندق را تعریف می­کند. داستان کتاب شانزدهم، از زبان گوسفندی بازگو می­شود که به دست زنی یهودی، که کینۀ پیامبر (ص) را در دل داشته، مسموم و برای خوراک پیامبر پخته می­شود. کتاب هفدهم: ((قصۀ نخل بردیده)) نام دارد. این داستان، خاطرات نخلی است که در جوانی، حضرت محمد (ص) در زیر سایۀ آن با مردم گفتگو کرده و آنان را به اسلام دعوت می­کردند. بعد از سالها هم که نخل، همۀ شاخ و برگش را از دست داده، باقی ماندۀ تنه­اش در محلی قرار می­گیرد که پیامبر (ص) برای سخنرانی به آن تکیه می­داده­اند. کتاب هجدهم، ((قصۀ درخت)) است. داستان این ککتاب ماجرای صلح حدیبیه است که از زبان درختی بیان می­شود که پیمان صلح در زیر آن درخت بسته شده است. کتاب نوزدهم ((قصۀ سکه)) نام دارد. در این داستان، برخی از صفات حضرت محمد (ص) مانند امانت داری، صداقت و رعایت حقوق دیگران از زبان یک سکه بیان شده است. کتاب بیستم، ((قصۀ پرچم)) است. این داستان، مرور کوتاهی است بر ظهور پیامبر، تشکیل نخستین دولت اسلامی، نخستین جنگها، نخستین پیروزی­ها و در نهایت، واقعۀ رحلت پیامبر (ص) که از زبان پرچم اسلام گفته می­شود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 35صفحه 53