
دستبرد به روزنامهفروشی
نویسنده: کریس کولشا
مترجم: شادی زمانسرایی
(قسمت اول)
وقتی اِمی جکسون تصمیم به انجام کاری میگرفت، حتماً آن را انجام میداد. با این که او فقط سیزده سال داشت، ولی دختری فعال بود و سعی میکرد بیشتر کارهایش را خودش انجام دهد و به کسی متکی نباشد.اِمی یک دستکش بزرگ مشتزنی راکنار تختش گذاشته بود تا بتواند صبحها به کمک آن، مشت محکمی به ساعتش بکوبد و آن را ساکت کند. او کارش فروختن روزنامه بود و به همین خاطر مجبور بود که صبحها خیلی زود از خواب بیدار شود.
امی تصمیم داشت پولهایش را جمع کند تا دوچرخة بزرگ و قرمزی
مجلات دوست کودکانمجله کودک 39صفحه 24