مجله کودک 41 صفحه 21

پسر همسایهمان، پسر خوبی بود، همیشه به من پفک میداد. پسر همسایهمان، پسر خوبی بود، همیشه به من شکلات میداد. پسر همسایهمان، پسر خوبی بود، همیشه به من آدامس میداد. پسر همسایهمان، پسر خوبی بود، همیشه دوچرخهاش را میآورد و با هم بازی میکردیم. پسر همسایهمـان، پسر خوبـی بود، وقتی توپم را به او نمیدادم، چیزی نمیگفت. پسر همسایهمان، پسر خوبی بود، وقتی به او بستنی نمیدادم، چیزی نمیگفت. پسر همسایهمان پسر خوبی بود، وقتی سوتم را به او نمیدادم که بزند، چیزی نمیگفت. پسر همسایهمان، پسر خوبی بود، وقتی تفنگم را به او نمیدادم چیزی نمیگفت. پسر همسایهمان،پسر خوبی بود اما نمیدانم چرا یک روز دیگر نخواست با من دوست باشد. من و پسر همسایهمان

مجلات دوست کودکانمجله کودک 41صفحه 21