
مهتاب کاروان
زینب (س) در همه حال نگران برادرانش بود. حتـی وقتی امـام حسین (ع) و امـام حسن (ع) از خانه خارج میشدند، او نگران آنها بود. زینب از دو برادرش کوچکتر بود. علاقهاوبهبرادرانش مثل علاقه همه خواهرها بهبرادرهایشان نبود.او غمخوارآنها بود. حتی مادرشان حضرت فاطمه(س) نیز این موضوع را میدانستند. آن روز زینب(س) از پنجره کوچک خانه به کوچه نگاه میکرد و وقتی برادرانش را میدید که
به آرامی در کوچههای مدینه
قدم میزنند، نفسی به راحتی می کشید.
بعد از این که سپاه نافرمان امام حسن(ع)
و فرماندة خائن آن، عبیدالله بن عباس امام را در برابر معاویه تنها گذاشتند، کاسه صبر زینب (س) لبریز شد.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 41صفحه 28