مجله کودک 45 صفحه 8

اصلاً یکنواخت نیست. باید در آن از روشهای جدید استفاده کرد. توی این حرفه هر لحظه یک اتفاق جدید میافتد و این خیلی جالب است» به خانم روزبهانی میگویم، خبرنگاری، بعضی وقتها شغل خطرناکی است و برای خبرنگار، خطراتی به همراه میآورد، مثلاً همین خطرات باعث شهادت شهید صارمی شد، با این حال، باز هم این شغل را دوست دارید؟ و او پاسخ میدهد:«خبرنگاری یکی از اضطرابآورترین شغلهاست. اگر یک جمله را اشتباه بنویسید، امکان دارد از آن برداشتهایی شود که اشتباه است و دیگران چیزی را بفهمند که منظور شما نبوده است و عکسالعملهای مختلفی را بوجود بیاورد، ولی با همة اینها من این شغل را خیلی دوست دارم و فکر میکنم که هنر خبرنگار این است که در جاهای خطرناک هم بتواند حضور داشته باشد و خبرهای درست و خوب تهیه کند.» از ایشان میخواهم که یک خاطره از شهید صارمی تعریف کند. کمی مکث میکند و میگوید:«آخرین بار با هم به اصفهان رفتیم، شهید صارمی، یک لحظه دست سینا را ول نمیکرد و خیلی مراقب او بود. او پدر بسیار مهربانی بود و بطور کلی بچهها را خیلی دوست داشت. او برای پدر و مادرش هم پسر خوب و مهربانی بود و به آنها خیلی رسیدگی میکرد.» از سینا و خانم روزبهانی تشکر میکنم و در حالی که به شهید صارمی و شغل خبرنگاری میاندیشم، از آنها خداحافظی میکنم. *خبرگزاری: به مکانی گفته میشود که خبرنگارها، خبرهایی را که تهیه کردهاند به آنجا میآورند و از آنجا به اطلاع همه مردم میرسانند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 45صفحه 8