مجله کودک 45 صفحه 16

یادداشتهای یک دانشآموز دیوانه اگر یک روز معلم شوم... لبخند دوست اگر یک روز معلم شوم، دوست دارم15 تا دانشآموز و 15 تا معلم بد اخلاق را در کلاسم جمع کنم. آن وقت به معلمها بگویم که یک طرف کلاس بنشینند و دانشآموزان در طرف دیگر کلاس. بعد به بچهها میگویم که هر چقدر دلشان میخواهد در کلاس شلوغ کنند و موشک بپرانند و نان و پنیر بخورند و روی میزها را بروند. ولی معلمها را مجبور میکردم تا بعد از ظهر دست به سینه بنشینند و یک کلمه هم حرف نزنند. آن وقت هر معلمی را که حرف میزد یا از جایش بلند میشد، از کلاس بیرون میکردم. تازه به ناظم مدرسه هم صد صفحه جریمه میدادم تا فرصت نداشته باشد مزاحم تفریح بچهها شود و آخر سال معلمها را مجبور میکردم که به دانشآموزان با خوشاخلاقی تمام درس بدهند تا دانشآموزان مثل من بیسواد بار نیایند و آبروی معلمشان را نبرند!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 45صفحه 16