مجله کودک 53 صفحه 21

اسبابکشی از مجموعه داستانهای یونسکو از کشور جمهوری کره سمت راست خانة وزیر یک کلیدساز و در طرف چپ، یک نجار زندگی میکردند. کلیدساز و نجار، شب و روز سر و صدا میکردند و موجب ناراحتی وزیر شده بودند. تا آنکه یک روز وزیر دیگر نتوانست طاقت بیاورد و آن دو را احضار کرد و از آنها خواست تا از خانههایشان اسبابکشی کنند و بروند، چند روز بعد کلیدساز به حضور وزیر آمد و گفت «عالیجناب، همانطور که خواسته بودید من امروز دارم اسبابکشی میکنم.» کمی بعد نجار هم به دیدن وزیر آمد و گفت «من هم دارم از خانهام میروم» وزیر از شنیدن این حرفها احساس آرامش کرد، اما وانمود کرد از اینکه این دو همسایه خوب را از دست میدهد، ناراحت است. وزیر از آن دو با غذاهای خوب پذیرایی کرد و آنها را به خدا سپرد. اما باز در کمال شگفتی صدای اره و کوبیدن چکش ادامه یافت، وزیر هم آزرده و هم متعجب شده بود. او مستخدمشان را فرستاد تا علت سر و صدا را پیدا کنند. مستخدمان با این خبر بازگشتند که نجار و کلیدساز همانطور که قول داده بودند از خانههایشان رفتهاند. اما ببه این صورت که نجار به خانة کلیدساز، و کلیدساز به خانة نجار اسبابکشی کردهاند و با شادی فراوان، شب و روز چکش زدن و اره کردن را ادامه میدهند!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 53صفحه 21