
شبیه شادی دم افطار
در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان،
اگر سری به خیابانها بزنی، شور و حال
عجیبی را در بین مردم میبینی.
از یک طرف، همه در اشتیاق
عیدسعیدفطر، لحظه شماری میکنند
و از طرف دیگر، فکر تمام شدن ماه
خوب خدا دلهایشان را غصهدار میکند.
من هم ساعتی قبل از افطار، سری به
خیابان زدم و بیشتر از همه چهرۀ کم رمق بچّههایی که
روزه گرفته بودند، توجهم راجلب کرد. جالب اینجاست
که با وجود ضعف و خستگی، برق شادی در چشمهای
بچّهها میدرخشید.
محمد حسین 11 ساله کلاس پنجم،کمی بیطاقت
شده بود. فهمیدم روزه است، پرسیدم:
تو که هنوز به سن تکلیف نرسیدهای،
چرا روزه میگیری؟
همه روزها را نمیگیرم. ولی خُب، این روزهای
آخر حیف است که نگیریم.
از آمدن عیدفطر خوشحالی؟
زیاد! چون پدرم قرار است جایزۀ روزههایی را که
گرفتهام، بدهد.
میلاد، دوست هم محلّهاش که کنار او ایستاده 9 سال
دارد و خیلی هم سرحال است، با خنده میگوید:
جایزۀ خدا که بهتر است!
کنجکاو میشوم و میپرسم:
مگر خدا
هم جایزه میدهد؟
میلاد که خندهرو و خوش صحبت است، میگوید.
معلوم است که جایزه میدهد.خدا در عید فطر،
پاداش مسلمانها را میدهد.
میتوانی بگویی این پاداش چیست؟
خُب، اصل اصلش که در آخرت است. ولی به نظر
من، همین که آدم توی دلش، خوشحال و راضی است،
این جایزۀ خداست.
میلاد جان،تو که به سن تکلیف
نرسیدهای،چطوری میتوانی در عیدفطر
خوشحال باشی؟ مگر روزه هم میگیری؟
من شبهای احیا تا سحر بیدار ماندم و روزهایش
را روزه گرفتهام. خیلی سخت بود، ولی وقت افطار آن قدر
کیف داد، آن قدر کیف داد...
پس شادی عیدفطر هم چیزی است
شبیه شادی دم افطار،ها؟
مجلات دوست کودکانمجله کودک 62صفحه 6