مجله کودک 81 صفحه 12

دیداردوست خیلی وقتها، بچّه­ها معلّم ما معلّم­ها می­شوند مصطفی رحماندوست شاعر و نویسنده آشنای بچه هاست. امروز مهمان خانه ایشان می شویم اما این بار نه برای گفت وگو با خود ایشان بلکه برای دیدار و گفت و گو با خانم آذر رضایی. خانم رضایی، همسر آقای رحماندوست و یکی از معلمان با سابقه کشورمان است. به مناسبت دوازدهم اردیبهشت و روز معلم به دیدار ایشان آمده ایم. لطفا کمی ازخودتان برایمان بگویید. آذر رضایی هستم. متولد سال 1337، فوق دیپلم علوم تجربی دارای مدرک کارشناسی ادبیات فارسی و حدود بیست سال است که در مقطع دبستان و راهنمایی تدریس می کنم. چطور شد که معلم شدید؟ بهتر است بگویم که معلم شدنم اصلاً اتفاقی نبود. از دوران کودکی، معلم بودن همیشه یکی از بزرگترین آرزوهای من به حساب می آمد. حتی در دوران تحصیل هم همیشه در نقش یک معلم ظاهر می شدم و با در نظر گرفتن اشیایی مثل مداد، پاک کن و تراش به عنوان شاگرهایم، درس هایم را باآنها تمرین می کردم. از همین طریق بودکه درس هایم را خیلی زود یاد می گرفتم. حالا که خودتان معلم شده اید، تا الان شده که جای خودتان را با دانش آموزان عوض کنید و آنها در نقش معلم شما ظاهر شوند؟ معمولاً خیلی وقتها این بچه ها هستند که معلم ما می شوند و ما به جای این که به آنها درس بدهیم، از آنها درس های زیادی می گیریم. به طور مثال چند سال پیش درست در روزهای نزدیک به امتحانات به سختی مریض شده بودم، اما با وجود این دلم نیامد که به مدرسه نیایم و سر کلاس حاضر نشوم. آن روز سر کلاس درس از شدت تب بالا بی حال شدم و بدون اختیار خوابم برد. اما موقعی که به خودم آمدم، متوجه شدم که بچه ها به احترام من سکوت را حفظ کرده اند. یکی از دانش آموزان کلاس هم پای تخته آمده بود و به جای من درست مثل یک معلم، ضمن اداره کلاس، ادامه درس را

مجلات دوست کودکانمجله کودک 81صفحه 12