مجله کودک 95 صفحه 21

فرهنگ دوست موش و گربه داستان پرماجرای «موش و گربه» نوشته «عبیدزاکانی» (قرن هشتم هجری) با زبانی کودکانه نوشته شده است. این قصه منظوم، شاید از نخستین داستانهایی باشد که پس از اسلام برای کودکان نوشته شده باشد. موش و گربه داستان گربهای از گربههای کرمان است که پس از سالها دریدن موشها و فریبدادن آنها و چیره شدن سپاه موشها بر سپاه گربهها، عاقبت برای به دار آویخته شدن آماده میشود. عبید زاکانی شرط اولیه خواندن داستان را هشیار بودن کودک میداند و این توجه به کودکان، آن هم در زمانی که کودک را موجودی نابخرد و کمارزش میدانستند، اهمیت زیادی دارد: اگر داری تو عقل و دانش و هوش بیا بشنو حدیث گربه و موش دورانی که داستان موش و گربه نوشته شده است، هم زمان با حمله مغولان به ایران است. بنابراین میتوانیم با خواندن قصه از وضعیت فرهنگی، اجتماعی کشورمان در آن دوره آگاه شویم. کشتار، تنگدستی، صفات بداخلاقی... به دلیل هجوم مغولان، در جامعه آن روز زیاد شده بود و گربه داستان، نمونهای از فرمانروایان ظالم و ستمگر آن دوران است: از قضای فلک یکی گربه بود چو اژدها به کرمانا شکمش طبل و سینهاش چو سپر شیر دم و پلنگ چنگانا موشها نیز در این قصه، نمونهای از مردم تهیدست و زجرکشیده هستند که در دوران مغول، زندگی سختی داستند. اما ناگهان، گربه اعلام میکند که دیگر دست از کارهای گذشته برداشته و توبه کرده است: بار الها توبه کردم من ندرم موش را به دندانا اما سرانجام معلوم میشود که قصد گربه، فریب دادن موشها بوده است. قصه موش و گربه تا پیش از انتشار کتابهای درسی به شکل جدید، کتاب مورد استفاده دانشآموزان و کودکانی بود که در مکتبخانهها و مدرسههای قدیم درس میخواندند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 95صفحه 21