مجله کودک 97 صفحه 28

قصه دوست مارماهیهای طلایی «شلوتوپ» نوشته ولفگانگ اکه ترجمه سپیده خلیلی از بیست و هفتم تا بیست و هشتم ماه ژوئن، دزدهای ناشناسی به ماهیفروشی معروفی در حومه شهر «لوبک» وارد شدند. جالبتر از همه این بود که آنها نه به سراغ گاوصندوق رفتند و نه صندوق مغازه. بله، حتی به ماهیهای آزاد گرانقیمت هم اهمیتی ندادند و به کیف پول صاحب مغازه که تصادفا جامانده بود هم دست نزدند. آنها فقط نوزده کیلوگرم مارماهی طلایی شلوتوپ مرغوب را دزدیدند. یک روزنامه لوبکی درباره این حادثه گزارشی نوشت. با این موضوع داغ: «افسانه خوشسلیقگی در غذا». دو روز بعد روز یکشنبه برابر سیام ژوئن بود. در شهری که پنجاه کیلومتر از محل جرم فاصله داشت، «لارس کلهمان» چهل نفر از دوستان وآشنایان را به مناسبت پنجاهمین سال تولدش دعوت کرده بود. همه مدعوین آمده بودند، چون هرکسی که دعوت شده بود میدانست، لارس کلهمان جشنهای خوبی برگزار میکند. سالها و روزها بود که مهمانیها، جشنها و ضیافتهای او معروف و رویایی بود. این فقط به خاطر درخشش میزبان جذاب این مراسم نبود، به این دلیل هم مربوط میشد که «کلهمان» علاقه زیادی به غذاهای خوشمزه و ممتاز داشت. کمی قبل از ساعت نوزده، هریک از مهمانها مشتاق بود از برنامه شام باخبر شود. در این هنگام لارسکلهمان از جایش برخاست. دستش را دایرهوار در هوا تکان داد، از مهمانها خواهش کرد که توجه کنند و با قیافهای جدی و باوقار چنین شروع کرد: «دوستان من، مهمانان عزیز، این بار نه از سینیای با پانزده نوع سالاد خبری نیست و نه از میگوهای درشت رنگارنگ شده، و نه خوکچه شیریای روی سیخ منتظر خورده شدن است. نه، دوستان عزیز، امروز من چیز دیگری برای پذیرایی تهیه کردهام. چیزی کاملا متفاوت. چیزی که حتی برای میز مهمانی باشکوه شاهانه نیز مایه مباهات و نشانه خوشسلیقگی در غذاست. در این جا لارس کلهمان سکوت کرد و نگاهش را به نگاه مهمانهای منتظر انداخت. همه چشمها با کنجکاوی آشکاری به او دوخته شده بود. بله، تقریبا این طور به نظر میرسید که چهل زن و مرد در لباسهای مخصوص جشن، نفسهای خود را در سینه حبس کردهاند و همه به یک فکر مشغول هستند؛ این بار کلهمان دستور داده بود که چه غذایی تهیه کنند؟ چه غذایی ارزش قرار گرفتن بر روی یک میز شاهانه را داشت؟ شاید مرغابی وحشی با لایههای چربی و آناناس و کشمش باشد؟ گراز سرخ کرده با بلوط و خامه ترش؟ شاید مار کبرای هندی؟ یا غازهای سفید مغولی که شکم آنها با هلو پر شده است؟ یا اصلا به تقلید از یک نوع غذای ایرانی، راسته برم نرم شده با کشمش سیاه، انگور قرمز و عسل؟ ـ دوستان من، غذایی در انتظار شماست که لذت خوردن

مجلات دوست کودکانمجله کودک 97صفحه 28