مجله کودک 108 صفحه 3

پریسا سبزی ، 5/6 ساله، از تهران فرشته پریوش، 9 ساله، از صحنه دو حکایت از یونان کشتی شکسته ماهیگیرها مشغول ماهیگیری بودند که ناگهان هوا طوفانی شد . آنها پاروهایشان را انداختند و دست به دعا برداشتند. موج­های دریا ، کشتی را از ساحل دور و دورتر کرد. پیرترین ماهیگیر رو به بقیه کرد و گفت : «چرا پاروهایتان را انداختید ؟ مگر نمی­دانیدکه خدا به کسی کمک می­کند که به خودش کمک کند؟» کوزه و ماهی­تابه کوزۀ گلی و ماهی­تابه ، با هم دعوایشان شد . کوزۀ گلی ، ماهی­تابه را تهدید به زدن کرد ، ماهی­تابه گفت : «فرقی نمی­کند که تو مرا بزنی، یا من تو را ، چون در هر حال این تویی که می­شکنی نه من !» غزل تهرانی- 13 ساله از تهران عماد حسینی، 14 ساله از اهواز نامه­ای به دوست به نام خدا سلام خدمت مجله دوست و همکاران ، خوشحالم که با مجله­ای آشنا شده­ام که مطالب جذاب و خوبی دارد . من از خانم طاهره ایبد به خاطر قصّه­های یک قل ، دو قل ، از آقای افشین علاء به خاطر شعرهای قشنگ و زیبایشان ، و از همه مهم­تر از آقای داریوش رمضانی به خاطر این که نصفی از زندگی ما را لبخند کردند ، متشکرم . نازنین تقی­زاده 8 ساله از تهران

مجلات دوست کودکانمجله کودک 108صفحه 3