مجله کودک 118 صفحه 11

دوباره خسته و خاک، تن او پُر از بوی عرق، پیراهن او *** برایش چای داغ آورد مامان لباسی تازه حاضر کرد مامان *** پدر مثل همیشه شادی آورد به همراه خودش سوغاتی آورد *** پدر یک چند می ماند در اینجا گل و لبخند می ماند در اینجا *** دوباره بعد چندین روز دیگر پدر از خانۀ ما می زند پر *** سوار آن اتوبوس قدیمی از اینجا می رود شاد و صمیمی *** دلش می ماند اینجا سبز و ساده خودش آن دورترهای توی جاده

مجلات دوست کودکانمجله کودک 118صفحه 11