مجله کودک 130 صفحه 17

روزگاه گذشت و فصل برداشت محصول از مزرعه نزدیک شد. پدر و مادر سوفیا در تمام طول روز در مزرعه کار می کردند تا بتوانند محصول بهتری داشته باشند. اما یکی از روزها آسمان تیره شد و طوفان وحشتناکی شروع شد. طوفان چند روزی ادامه پیدا کرد و در آن مدت کسی از خانه اش بیرون نیامد. پس از این که باران و طوفان قطع شد. سوفیا همراه پدر و مادرش از خانه بیرون رفتند تا سری به زمین شان بزنند. اما طوفان همه محصول را از بین برده بود. خانواده سوفیا تصمیم گرفتند به شهر نزد عموی سوفیا بروند تا پس از مدتی دوباره بتوانند در زمین شان کشاورزی کنند. سوفیا خیلی خوشحال بود. چون می توانست به شهر برود و چیزهای تازه ای را ببیند. خانواده سوفیا با عجله وسایل خود را برداشتند. در آخرین لحظه سوفیا به خاطر هیجان و عجله ای که در جمع کردن وسایل و کمک به پدر و مادرش داشت. عروسک را جا گذاشت و فراموش کرد که اسباب بازی دوست داشتنی اش را همراه وسایل دیگر به شهر ببرد. عروسک تنها در کف اتاق باقی ماند. روزها و ماه ها گذشت و عروسک همچنان منتظر سوفیا بود تا روزی برگردد و او را همراه خود ببرد. ولی سوفیا دیگر برنگشت چون او در شهر آن قدر چیزهای تازه و عجیب دیده بود که عروسک را از یاد برده بود. یکی از شب ها که عروسک تنها روی زمین افتاده بود. اتفاق عجیبی افتاد. آن شب نور ماه به شکل عجیبی درون اتاق می تابید و درخششی بسیار زیبا داشت. آن نور عجیب آرام آرام عروسک را نوازش می کرد. تا این که ناگهان عروسک چشم هایش را باز کرد. بعد آرام دست و پایش را تکان داد و ناگهان بلند شد و صاف ایستاد. چشم هایش را به هم زد و به اطرافش نگاه کرد. او حتی احساس کرد که می تواند حرف بزند. عروسک که خیلی خوشحال بود شروع کرد به چرخیدن به دور خود. او فکر می کرد که حالا می تواند راه برود. به شهر می رود و سوفیا را پیدا می کند. اما متوجه نبود که وقتی بالا و پایین می پرد و به دور خود می چرخد. کم کم نخ های دست و پایش به دور بدنش می پیچند تا این که سکندری خورد و بر زمین افتاد و دیگر نتوانست بلند شود. او که خیلی ناراحت شده بود. با صدای بلند کمک خواست. ناگهان صدایی به گوشش رسید که: «مرا صدا می کردی؟» عروسک با تعجب به بالا نگاه کرد. او پرنده بزرگ سیاهی را دید که در میان پنجره نشسته و به او نگاه می کند. پرنده با نوکش در کنکورد موتور راکتوری عظیم «رولزرویس» و «اولمپوس» نیروی پیش رونده قدرتمند هواپیما را تامین می کنند. با این موتور ویژه سرعت کنکورد در سال 1970 به 2 ماخ رسید. (2 برابر سعت صوت!»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 130صفحه 17