چه کسی از همه بهتر است ؟
یکی بود یک نبود، یک سمور قهوهای رنگ بود ، که هر روز کنار آب میرفت و خود را تماشا میکرد و با صدای بلند میگفت:«من از همه بهترم!»
روزی از روزها، سمور کنار اب رفت و با صدای بلند گفت من از همه بهتر هستم! آهو او را دید و گفت: این چه حرفی است که میزنی کی گفته تو از همه بهتری؟
سمور گفت: ببین چقدر پوست من نرم و لطیف است.
آهو گفت: پوست من هم نرم و لطیف است تازه من تند میدوم و کسی به پای من نمیرسد.
سمور و آهو بر سر این که چه کسی بهتر است دعوایشان شد.
ناگهان خرگوش که از انجا میگذشت جلو آمد و گفت: بیخود دعوا نکنید این من هستم که از همه بهترم !زیرا گوشهای من تیز است و میتوانم صداها را تشخیص دهم، پس من بهترم.
ناگهان یک کرم خاکی سرش را از خاک بیرون کرد و گفت: اگر توانستید من را پیدا کنید به شما خوام گفت که چه کسی بهتر است.
و سرش را زیر خاک کرد. سمور، خرگوش و آهو هرچه گشتند نتوانستند او را پیدا کنند. خرگوش گفت: آخر ما نتوانستیم او را پیدا کنیم و نفهمیدیم چه کسی بهتر است.
ناگهان کرم سرش را از خاک بیرون آورد و گفت: دوستان عزیز من به شما نخواهم گفت چه کسی بدتر است. زیرا خداوند مهربان به هر کسی قدرتی داده است. مثلا اهو تند میدود و برای ما مشکل است به پای او برسیم. یا سمور پوست نرمی دارد که ما نداریم، یا خرگوش صداها را خوب تشخیص میدهد که ما نمیتوانیم. من هم میتوانم به راحتی زیر خاک بروم که شما نمیتوانید.
سمور ، آهو و خرگوش ، وقتی این حرف را شنیدند، با خجالت سرشان را پایین انداختند و هرکدام به طرفی رفتند.
شکوه بیرانوند/12ساله از خرم آباد
بسیج
روزی علی از مادرش پرسید: بسیج چیست؟ مادر در جواب علی گفت:
بسیج ماندگار ترین یادگار بنیانگذار انقلاب اسلامی و میراث پربرکت امام خمینی (ره) است. ما با شنیدن کلمۀ بسیج به یاد گروه فداکاری به نام لشکر 25کربلا میافتیم ، که پدرت هم جانباز شیمیایی همین گروه است. بسیج گروهی را نشان میدهد که میخواهند جوانان و نوجوانان را آماده کنند تا وقتی که خدایی ناکرده به ایران حمله شود از ایران دفاع کنند.
علی که کاملاً صحبت مادرش را فهمید، از او تشکر کرد، او در آن روز درس بزرگی از مادرش گرفته بود.
مبین بابا سواسری/کلاس چهارم ابتدایی از سایر
لطیفههای ورزشی
خبرنگار: ورزش مورد علاقه پدربزرگ شما چیه؟ نوه: ورزش با عصا؟
خبرنگار: یعنی چه؟
نوه: او همیشه با عصایش اشاره میکند که چه کار کنیم، یا چکار نکنیم. این را بیاوریم، آن را ببریم، و این طوری ما را ورزش میدهد!***
دختر بچه هفت ساله فوتبالیست معروفی ، بیش از 3ربع ساعت یک نفس گریه کرد و جیغ کشید ، ولی ناگهان ساکت شد. مادرش که به این گریه و زاری عادت داشت، با خونسردی از او پرسید: خوب، گریههات تمام شد؟
دختر در حالی که دماغش را بالا میکشید، گفت: نه ، بین دو نیمه نفس تازه میکنم!
محسن بیرجانی/12ساله، اهواز
مقدمه
ب ام و کارخانهای که فقط برای ساخت خودرو تاسیس شده باشد، نیست. تلاش این کارخانه در ابتدا برای ساختن موتور هواپیما و موتورسیکلت صرف میشد. امروز نیز علاوه بر تولید خودرو ، همچنان ب ام و به تولید موتور سیکلت ادامه میدهد. کتاب در مجله در این شماره به صورت سال شمار تاریخی، شما را با ب ام و و محصولات آن آشنا میکند. گرد آوری مجموعه کتاب در مجله خودرو که به انتهای آن نزدیک میشویم، مجموعهای خواندنی در اختیار شما قرار میدهد که در تحقیقهای مدرسه برای سال آینده نیز میتواند مفید واقع شود.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 140صفحه 3