مجله کودک 141 صفحه 10

چوپان دروغگو ، دروغ بود امیر محمد لاجورد اولین آشنایی من با یک چوپان در دوره ابتدایی بود ، کتاب فارسی ، داستان چوپان دروغگو . تا مدتها فکر می کردم چوپان ها دروغگویند. آدم هایی که از سربیکرای ، سر و صدا می کنند و دروغ می گویند و... چند وقت پیش در مسیر منجیل به رشت یک چوپان رادیدم . رفتم تا با او صحبت کنم. هم صحبتی با او برایم خیلی جالب بود. حالا می دانم چوپان ها چقدر دوست داشتنی اند و چقدر صمیصمی ، و چقدر راستگو و اصلاً هم دروغگو نیستند. فکر می کنم چوپان دروغگو، دروغ بود. Ÿ لطفاً خودتان را معرفی کنید؟ علی کاظمی Ÿ چند سال است چوپانی می کنید؟ من از وقتی یاد می آید . چوپان بوده ام. Ÿ قصه چوپان دروغگو را شنیده اید؟ همان که توی کتاب ها نوشته اند ؟ پسرم برایم تعریف کرده است Ÿ شما هم دروغ می گویید؟ نه، خدا بالای سرمان است. Ÿ کار چوپان چیست؟ چوپان باید از گله مراقبت کند و آنها را به چرا ببرد . چوپان باید ببیند که کجا علف خوب پیدا می شود و گوسفندها را آنجا ببرد. گوسفند ها نباید گرسنه بمانند. Ÿ همه این گوسفندها مال خودتان است؟ بله. من مدتها گوسفند نداشتم و برای دیگران چوپانی می کردم . اما حالا برای خودم چوپانی می کنم. بعضی از چوپان ها خودشان گوسفند ندارند و برای کسی که گوسفند دارد، چوپانی می کنند و حقوق می گیرند. Ÿ شما هر روز گوسفندها را به چرا می برید؟ فصل با فصل فرق می کند. در زمستان ها آنها را در طویله نگه می داریم. برای خوراک آنها جو و یونجه می خریم و جلویشان می ریزیم. زمستان ها مجبوریم علف را برایشان بخریم. ولی در بقیه فصل ها آنها را می بریم بیرون تا علف تازه بخورند. در فصل بهار ، گوسفند ها را به چرا در نزدیک کشتی فنیقیه اولین دریانوردان در تاریخ بشر ، اهالی فنیقیه ( لبنان فعلی ) در دریای مدیترانه بودند. آنها از سال 1200 قبل از میلاد ، به دریانوردی مشغول بودند. فنیقی ها با استفاده از خورشید در روز و ستاره ها در شب جهت یابی دریایی می کردند.