مجله کودک 147 صفحه 19

علی، کسی او را تصدیق نکرد. در این وقت ، ابوجهل، یکی از خشن ترین و سر سخت ترین مردان قریش ، خنده زهر آلودی کرد و با لحنی پر از نیش و کنایه گفت : ((محمّد! همه این دعوت و تشریفات برای گفتن این حرف ها بود؟! چه نمایش مسخره ای! خودت را دست انداخته ای یا ما را؟! چه دینی، که فقط کودکان آن را تصدیق می کنند!)) ابوجهل ، این را گفت و با خشم از جا بلند شد و خانه را ترک کرد و با رفتن او، زلزله ای در میان جمع افتاد. چند نفر دیگر از بزرگان هم که انگار به غرورشان بر خورده بود، از جا بلند شدند و در حالی که به محمّد نیش و کنایه می زدند و ناسزا می گفتند، از مجلش بیرون رفتند. چند نفری هم که باقی مانده بودند، چون از خودشان هیچ اراده ای نداشتند، به دنبال بقیه از جای خود بلند شدند و در سکوت ، خانه پیغمبر را ترک کردند. چند لحظه بعد ، در خانه رسول خدا، جز خود او، همسرش خدیجه، و علی بن ابیطالب، کسی نمانده بود. اولین دعوت یکتا پرستی محمد (ص)، با شکست کامل روبرو شده بود. محمد با دلی شکسته و غمگین از این شکست ، در فکر بود که دستی کوچک ، اما قوی و مردانه را روی شانه اش احساس کرد. همین که سربلند کرد، علی گفت : ((ای پسر عمو! هرگز نترس و نگران نباش، که من تا آخر این راه با شما هستم . و شما خود می دانی که من کودک نیستم! مادرم از روز اول مرا شیر نامیده است! )) پیامبر ، با خوشحالی لبخند زد و فرمود : (( آری علی جان ! تو شیر خدا هستی! )) جوّ اولیه در اطراف خورشید ایجاد شده است که شامل ابرهایی از گاز و ذرّات گرد و غبار کیهانی بوده است. در زمین ، جوّ اولیه از گاز های ناشی از فعالیت های آتش فشانی به وجود آمد. اما اکسیژن آن از جانداران میکروسکپی حاصل شده است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 147صفحه 19