مجله کودک 149 صفحه 5

سه شنبه 17 شهریور : قیام خونین مردم در میدان شهدا بعضی از روزها در تقویم ، رمز و راز عجیبی دارند. هر کاری بکنی، نمی توانی تفاوتشان را با روزهای دیگر انکار کنی. مثلاً همین هفده شهریور ! نام این روز، چنان در ذهن ها جای خود را باز کرده که نیازی به هیچ توضیح اضافه ندارد. یا 22 بهمن، یا 7 تیر و . . . شما چه تصوری از این روزها دارید؟ از 17 شهریور ، چه رنگ و چه حسی در ذهن تان تداعی می شود؟ من که هنوز هم هر وقت از میدان شهدا (ژاله سابق) رد می شوم، فکر می کنم 17 شهریور است. فکر می کنم صدای جریان رودی از خون را زیر پاهایم می شنوم. هزاران جفت چشم را می بینم که انگار در لحظه های آخر حیات ، به من خیره شده اند و می خواهند پیامی برسانند. پیامی که من وظیفه دارم آن را بشنوم و به دیگران هم بگویم. آخر ، آن روز هزاران انسان بی گناه ، در میدان شهدا ، از زمین و هوا ، هدف رگبار مسلسل قرار گرفتند و به خاک و خون افتادند. جرم آنها هم ، فقط سر دادن شعار هایی بود که امروز ، ما خیلی راحت ، آن را بر زبان می آوریم، مثل : ((استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ....)) راستی ، آنها امروز از ما چه می خواهند؟ باید خیلی به این موضوع فکر کنیم. دمای شعله های خورشیدی بیش از 10 میلیون درجه سانتیگراد است. این زبانه های آتشین حاوی انرژی فراوانی نیز هستند، حدس زده می شود قدرت انرژی آنها برابر یک میلیون بمب اتم باشد!