مجله کودک 149 صفحه 9

برگشتند و با تعجب به طبل نگاه کردند. طبل که با ورود آنها ساکت شده بود ، همان جا روی زمین نشسته بود. مولی با تعجب پرسید : ((چه کسی طبل را به صدا در آورد و ما را خبر کرد. نکند کار اسباب بازی ها باشد؟!)) تونی جواب داد : (( به نظرت عجیب نیست؟ مثلاً کار کدام اسباب بازی می تواند باشد، مولی؟! حالا که همه چیز به خیر گذشت، بهتر است ما هم برویم بخوابیم.)) بعد از رفتن بچه ها ، عروسک ها چند لحظه سکوت کردند. سپس هر کدام به نجات دهنده شان فکر کردند. همان طبل مهربان شجاع که آنها را از دست سگ عصبانی نجات داده بود. با رفتاری که با او داشتند، باید آن ها را همان طور به حال خودشان رها می کرد تا سگ هر بلایی بخواهد سرشان بیاورد. اما او در عوض با قلب مهربان و هوش فراوانش به کمک آنها آمد . اول سرباز اسباب بازی پیش قدم شد : (( ما متاسفیم. خواهش می کنیم بخاطر رفتار نادرستمان ، ما را ببخشی! )) بعد هم نوبت عروسک خرسی و بقیه اسباب بازی ها بود تا از طبل شجاع قصه ما معذرت بخواهند. طبل نمی دانست در جواب محبت های آنها چه بگوید. بعد هم عروسک ها وسایل مهمانی را آوردند تا جشن دیگری برپا کنند. این بار این جشن فقط و فقط به افتخار طبل اسباب بازی برگزار می شد. بعد از آن شب همه عروسک ها با طبل اسباب بازی دوست شدند و با محبت در کنار هم در کمد اسباب بازی زندگی کردند. جزر و مد به عمل بالا رفتن و پایین آمدن سطح آب دریاها و اقیانوس ها در شبانه روز جزر و مد گفته می شود. جزر و مد توسط نیروی جاذبه حاصل از ماه و خورشید ایجاد می شود. جاذبه در یک سوی زمین سبب بر آمدن آب و در طرف دیگر سبب پایین آمدن آب می شود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 149صفحه 9