مجله کودک 163 صفحه 5

یک خاطره، هزار پند سلام مصلحت آمیز یکی از شاگردان امام (ره) نقل می کنند: روزی از طرف یکی از آقایان کتابی به عنوان هدیه خدمت امام بردم. البته بین امام و آن فرد صمیمیتی وجود نداشت. خدمت امام که رسیدم کتاب را تقدیم کردم و به عنوان مصلحت گفتم: آقا (صاحب کتاب) هم خدمت شما سلام رساندند. منتظر بودم که بفرمایند شما هم سلام برسانید، اما هر چه صبر کردم مطلبی نفرمودند و چیزی نگفتند. کتاب را قبول کردند و من فهمیدم که هیچگاه سلام مصلحت آمیز از کسی به کس دیگر نرسانم. با اخلاق و بزگواری که امام داشت نفهمیدم که از کجا معلوم شد که سلام مصلحت آمیز بود. به یاد ماندنی ها... · دعا گوی همه هستم و خدمتگزار به همه و امیدوارم که همه ما به دردهای حقیقی کشور مطلع بشویم؛ و در درمانش هر کس به اندازه ای که می تواند کوشش کند. · من را هم به خدمتگزاری قبول کنید که من خدمتگزار هستم و تا آخر خدمتگزارم. · پیش من رهبری مطرح نیست: «برادری» مطرح است... من خدمتگزار شما باشم بهتر است تا اسم رهبری · مملکت ما احتیاج به خدمتگزار دارد؛ احتیاج دارد که اشخاص فهیم، اشخاص فعال در این کشور خدمت بکنند... بشقاب پرنده ها در تاریخ به جای مانده از این دوران که در زمان سلطنت فرعون «تاتموس سوم» نوشته شده، آمده است که دایره های ناآرام و پلیدی که نور درخشانی داشته اند، در آسمان مصر باستان مشاهده شده است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 163صفحه 5