
احمد و قیام پدر
هجده سالگی احمد با قیام 15 خرداد مصادف میشود .او شاهد فریادهای حقطلبانه پدرش است و میبیند که چگونه رژیم شاه ، سرآسیمه و وحشیانه پدر بزرگوارش را دستگیر میکند. احمد در سحرگاه سیزده آبان 1343 دوباره صدها کماندوی اعزامی از تهران را میبیند که چگونه رهبر قیام را در حال مناجات و نماز شب،دستگیر میکنند. رنجهای دوران تبعید امام در خاندان خمینی آغاز میشود. «مصطفی» در نبود پدر، جانشین اوست. اما دیری نمیپاید که این فرزند برومند امام نیز دستگیر و پس از چندی نزد پدر به تبعیدگاه ترکیه و سپس عراق،روانه میشود. در این ایام است که وظیفه سنگین سید احمد آغاز میشود. صداقت و اطاعت خارج از وصف حاج سید احمد آقا از امام حدی ندارد که بتوان آن را با قلم بر کاغذ نوشت . سید احمد در جریان انقلاب در نهایت هوشمندی همه چیز را میبیند و میفهمد . او رفته رفته سینهاش به صندوقچه اسرار انقلاب تبدیل میشود.و چه ناگفتهها که در آن سینه پرسوز ماند.
نامهای از دوست
فرزندم! ] حاج سید احمد آقا[ کرّ و فرّ و نشیب و فراز آن به سرعت میگذرد و همه زیر چرخهای زمان خرد میشویم و من آنچه را ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف .، به این نتیجه رسیدهام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند ، رنجهای درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و .... آرزوهای زیادی که به آن نرسیدهاند بسیار رنجآورتر و جگرخراشتر است ...
پسرم از من گذشته ...لکن تو نعمت جوانی داری و قدرت اراده ، امید است بتوانی راهی طریق صالحان باشی ...
پسرم ! سوره مبارکه «حشر» را مطالعه کن که گنجینههایی از معارف و تربیت در آن است و ارزش دارد که انسان یک عمر در انها تفکر کند و از آنها به مدد الهی ، توشهها بردارد ...
پسرم! گاهی میبینم از تهمتهای ناروا و شایعهپراکنیهای دروغین اظهار ناراحتی و نگرانی میکنی.. باید بگویم تا زنده هستی و حرکت میکنی و تو را منشأ تاثیری بدانند، انتقاد و تهمت و شایعهسازی علیه تو ، اجتنابناپذیر است. عقدهها زیاد و توقعات روزافزون و حسادتها فراوان است .
به تاریخ 17 شوال 1404/26 تیر 63
روحالله موسوی خمینی
کپسول های انرژی نیز پشت سر هم از انرژی پر می شوند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 176صفحه 5