مجله کودک 181 صفحه 8

«عروسی» نویسنده:عباس قدیر محسنی نمکدان دلش شور می­زد، تند تند را ه می­رفت، بالا و پایین می­پرید، به آقای قندان نگاه می­کرد و نمک­هایش را می­پاشید روی میوه­ها، دل قابلمه، سماور و قوری هم مثل سیر و سرکه می­جوشید و بخار می­کرد. صورت استکان­ها، سرخ سرخ شده بود و توی دل آنها داغ­داغ بود. لامپ­ها قلبشان تند تند می­زد و نور توی دل آنها خاموش­روشن می­شد. دل بستنی­ها یخ کرده بود و باد توی دل بادکنک­ها پیچ می­خورد. همه نگران عروس و داماد بودند و آقای سنگک آنقدر خودش را باد زده بود که خشک خشک شده بود. وقتی دل بوق پشت سرهم­صدا کرد، همه به آسمان نگاه کردند. سفرۀ گل گلی عروس داماد به طرف آنها می­آمد. آقای شیرمال با مهارت آن را به زمین آورد و خانم فانتزی عروس خانم از توی دل سفره، همراه آقای بَربَری داماد بیرون آمدند. خانم توپ متحرک SIG-33 محصول صنایع نظامی آلمان بود. توپ 150 میلی­متری هویتزر، تعداد خدمه 4 نفر، وزن 10600 کیلوگرم و حداکثر سرعت جاده­ای 35 کیلومتر در ساعت از دیگر مشخصات این خودروی نظامی بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 181صفحه 8