مجله کودک 181 صفحه 9

فانتزی آنقدر توی دل آرایشگاه تنور مانده بود که رنگش کمی عوض شده بود و آقای بَربَری آنقدر عصبانی بود که خشخاش­های لباسش یکی یکی می­افتادند زمین وآنها را از روی زمین برمی­داشت و دوباره به لباسش می­چسباند. قلک که شکمش را تکان تکان داد، همه به او نگاه کردند. بعد از توی دلش همۀ پول خُردها بیرون آمدند و روی سر عروس و داماد چرخ زدند. نقل­ها هم از توی دل ظرف­هایشان بیرون پریدند و مثل برف روی سر آنها باریدند. فیلم هم در تمام مدت توی دل دوربین حرکت می­کرد و دوربین چیک چیک صدا می­کرد و از همه عکس می­گرفت. بالاخره با اجازۀ آقای سنگک، خانم فانتزی بله را گفت و گل­ها از توی گلدان­ها بیرون پریدند، پر پر شدند و روی سر عروس و داماد چرخ خوردند و پایین آمدند. بعد عروس و داماد دوباره توی دل سفرۀ گل گلی نشستند و با آقای شیرمال پرواز کردند به آسمان و رفتند ماه­عسل. اما هیچکس توی جشن ندید وقتی که آقای قندان کلاهش را برای احترام به خانم نمکدان برداشت. خانم نمکدان نمک­هایش را پاشید روی قندهای دل قندان. آلمانی­ها بر اساس تجهیزات نظامی فرانسوی­ها، خودروی نظامی sdkfz را با توپ 150 میلی­متری هویتزر که حداکثر سرعت آن در جاده 34 کیلومتر در ساعت بود، ساختند. این وسیله فاقد زره بود و6 جفت چرخ شنی (زنجیردار) آنرا به حرکت در می­آورد. 5 نفرخدمه و8100 کیلوگرم وزن از دیگر ویژگی­های این وسیله بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 181صفحه 9