مجله کودک 182 صفحه 12

برای خودم طور دیگری می­پزم و ناراحت شوند! وقتی کودک بودید شما را برای خرید نان به نانوایی می­فرستادند؟ نه، مادرم در خانه نان می­پخت. در خانه تنور داشتیم. از موقعی هم که خودم درنانوایی مشغول به­کار شدم، نان مصرفی خودمان را هر شب از اینجا می­برم. شمابه معنای واقعی کلمه نان­آورخانه­تان هستید. کم­فروشی یا گران­فروشی هم می­کنید؟ اگر زمانی اینکار را بکنیم باید جریمه بدهیم. از فرمانداری می­آیند و ما را جریمه می­کنند. از این کارها نمی­کنیم. نه اینکه فکر کنید بخاطر ترس از جریمه است، وجدانمان اجازه نمی­دهد. دوست داشتید چه کاره شوید؟ گذشته است دیگر، چه فرقی می­کند؟ حالا.. مهندس یا دکتر. از شغلتان راضی نیستید؟ بسیار راضی­ام. شکر خدا. هر چه هم الآن دارم از این شغل و از زحمت دست خودم است. کار در نانوایی سخت است؟ بالاخره هر کاری سختی­های خودش را دارد. کار راحتی نیست. همه مردم به نان احتیاج دارند. خوشحالم که برای آنها نان می­پزم. چند فرزند دارید؟ 4 دختر به نامهای مریم، محبوبه، ماندانا و فاطمه. چه آرزویی برای دختران خود دارید؟ درسشان خوب است؟ آرزو دارم در زندگی خوشبخت شوند. درسشان هم خوب است. کوچکترینشان کلاس پنجم دبستان است و بزرگترینشان سال آخر دبیرستان. درس دختر آخرم از همه­شان بهتر است. بچه­ها را چقدر دوست دارید؟ خدایی بچه­ها را هر چه قدر که بگویید دوست دارم. چه صحبتی با بچه­ها دارید؟ قدر برکات خداوند را بدانند. نان را اسراف نکنند. برای نانی که در سفره دارند زحمت خیلی زیادی کشیده شده است. قدر آنرا بدانند و شکرگزار خداوند باشند. «کوگار» خودروی زرهی کانادا است که در فاصله سال­های 1979 تا 1982 تولید می­شد. این خودرو با تغییراتی امروزه نیز در ارتش کانادا خدمت می­کند. کوگار سه خدمه اصلی و 6 خدمه کمکی را می­تواند حمل کند. اسلحه اتوماتیک کانن،سلاح اصلی خودرو است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 182صفحه 12