فصل سوم: تجرّد نفس و بقای روح

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏               ‏فصل سوم

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

تجرّد نفس و بقای روح

‏ ‏

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 31


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 32

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

حیوان و انسان دارای حقیقت غیرمادّی

‏ایـن از بدیهیـات است که مـاده و جسم هر چه بـاشد از خـود‏‎ ‎‏بیخبر است. یک مجسمـه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف‏‎ ‎‏آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی که به عیان‏‎ ‎‏می بینیم که انسـان و حیـوان از همه اطراف خود آگاه است.‏‎ ‎‏می داند کجاست؛ در محیطش چه می گذرد؛ در جهان چه غوغایی‏‎ ‎‏است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است‏‎ ‎‏و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی میرد و باقی‏‎ ‎‏است.(29)‏

11 / 10 / 67

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انسان، موجود مجرّد

‏انسانْ مجرد از این عالم طبیعتْ یک حقیقتی است، همین خودِ‏‎ ‎‏خصوصیاتی که در طبیعت هست دال بر این است که یک ماورایی،‏‎ ‎‏یک ماورایی از این برای این طبیعت هست؛ چون انسان یک‏‎ ‎‏ماورایی دارد و به حَسَب براهینی که در فلسفه ثابت است ماورای‏‎ ‎‏این طبیعت در انسان هست و انسان دارای یک عقلِ بالامکانْ‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 33
‏مجرد ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏، و بعد هم مجرد تام خواهد شد.(30)‏

6 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تجرّد عقلانی، مقصد رسالت انبیا

‏بعضی آیات قرآن، بر رجوع به یک مقام عالی دلالت دارد، مثلاً‏‎ ‎‏آیات رجعت، یک نشئه مجرّد را مأوایِ جمعیّت معرفی می کند و‏‎ ‎‏مقصود انبیا رساندن همه به آن مقام است؛ ولی رسیدن همه به آن‏‎ ‎‏مقام با اعمال و اثرات و افعالی که از نوع بشر صادر می شود‏‎ ‎‏غیرممکن است، و نیل به آن جز برای عدّه قلیلی اتّفاق نمی افتد و‏‎ ‎‏انسانها نوعا در مسیر این مقام شامخ و مأوایِ اعلا، در راه می مانند.‏‎ ‎‏همّت انبیا بر این بوده که همه را به مقامی برسانند که خودشان‏‎ ‎‏رسیدند، خصوصا نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ. اگر عنایت‏‎ ‎‏نمی شد و انبیا و مرسلین نمی آمدند، تجرّد اغلب مردم در همان‏‎ ‎‏حدّ تجرّد حیوانی باقی می ماند، ولی طبق عنایت الهی، انزال کتب‏‎ ‎‏و ارسالِ رسل و اولیا و اوصیا شده تا در حالی که آن تجرّد ذاتیِ‏‎ ‎‏جوهری که قهری و جبری است انجام می گیرد، چنانچه انسان‏‎ ‎‏اعمال و افعال و کردارش را با دستورات شرعیّه مطابق کرد و‏‎ ‎‏ اعمال قلبیّه و نیّات خود را خالص نمود، کمالات اکتسابیّه ای از‏‎ ‎‏فضایل و معارف هم تحصیل کند و بتواند یک موجود مجرّد‏‎ ‎‏عقلانی شود.(31)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اختلاف محدّثین و محقّقین در تجرّد نفس

‏بدان که بین محدّثین و محقّقین اختلاف است در تجرّد و تجسّم‏‎ ‎‏ملائکة الله . کافّه حکماء و محقّقین و بسیاری از محقّقین فقهاء قائل‏‎ ‎‏به تجرّد آنها و تجرّد نفس ناطقه شدند، و بر آن برهانهای متین‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 34
‏اقامه فرمودند. و از بسیاری از روایات و آیات شریفه نیز استفاده‏‎ ‎‏تجرّد شود؛ چنانچه محدّث محقّق، مولانا محمّد تقی مجلسی،‏‎[2]‎‎ ‎‏پدر بزرگوار مرحوم مجلسی،‏‎[3]‎‏ در شرح فقیه در ذیل بعضی‏‎ ‎‏روایات فرموده است که این دلالت کند بر تجرّد نفس ناطقه.‏‎[4]‎

‏     ‏‏و بعضی از محدّثین بزرگ قائل به عدم تجرّد شدند. و غایت‏‎ ‎‏آنچه دلیل آورده اند این است که قول به تجرّد منافی با شریعت‏‎ ‎‏است؛ و تصریح نموده اند به این که مجرّدی جز ذات مقدّس حقّ‏‎ ‎‏نیست. و این کلام بسیار ضعیفی است؛ زیرا که عمده نظر آنها دو‏‎ ‎‏امر شاید باشد: یکی، قضیّه حدوث زمانی عالم، که توهّم شده‏‎ ‎‏مجرّد بودنِ موجودی جز حق با آن منافی است. ویکی، فاعل‏‎ ‎‏مختار بودن حق تعالی است، که گمان نمودند با تجرّد عالم عقل و‏‎ ‎‏ملائکة الله مخالف است. و این هر دو مسأله از مسائل معنونه‏‎ ‎‏است در علوم عالیه. و عدم تنافی این قبیل مسائل با موجود مجرّد‏‎ ‎‏به وضوح پیوسته. بلکه قول به عدم تجرّد نفوس ناطقه و عالم عقل‏‎ ‎‏و ملائکة الله با بسیاری از مسائل الهیّه و کثیری از عقاید حقّه منافی‏‎ ‎‏است، که اکنون مجال بیان آنها نیست. و حدوث زمانی عالم، به آن‏‎ ‎‏طور که این دسته گمان نمودند، منافی با اصل مسأله حدوث زمانی‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 35
‏است، فضلاً از آن که با بسیاری از قواعد الهیّه نیز مخالف‏‎ ‎‏است.(32)‏

*  *  *

‎ ‎

کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 36

  • . ملاّ محمدتقی بن مقصود علی اصفهانی، مشهور به مجلسی اوّل 1070 ه . ق. مشهورترین آثار او عبارت است از: شرح زیارت جامعه، روضه المتقین در شرح من لایحضره الفقیه، احیاءالاحادیث در شرح تهذیب شیخ طوسی، اربعون حدیثا و حاشیه صحیفه سجّادیّه.
  • . ملاّ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی اصفهانی، مشهور به علاّمه مجلسی 1037ـ1111 ه . ق.، از علمای بزرگ شیعه در علم حدیث، بیش از شصت جلد کتاب به فارسی و عربی دارد. مهمترین اثر او بحارالانوار است. از آثار اوست: مرآه العقول در شرح کافی، حیوه القلوب، زاد المعاد، حق الیقین، جلاءالعیون، حلیه المتّقین، الاربعون حدیثا.
  • . از جمله در ذیل روایتی از امام صادق ـ علیه السلام: «إِذا قُبِضَتِ الرُّوحُ فَهِیَ مُطلَّةٌ فَوْقَ الْجَسَدِ...» چنین نوشته است: «و هذا الخبر و الخبر الّذی یجی ء بعده و ماثلهما من الاخبار الکثیرة و غیرها من الاخبار بالغة حدالتّواتر و ظواهر الایات تدل علی المعاد الروحانی، و هو بقاءالنفس بعد خراب البدن...»؛ روضه المتّقین؛ ج 1، ص 492.