فصل چهارم: حدوث نفس و رابطۀ آن با بدن

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏               ‏فصل چهارم

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

حدوث نفس و رابطه آن با بدن

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 69


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 70

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

نشآت نفس ناطقه و تأثیر آنها بر یکدیگر

‏بدان که نفس ناطقه انسانیّه حقیقتی است که در عین وحدت و‏‎ ‎‏کمال بساطت دارای نشئاتی است که عمده آن به طریق کلّی سه‏‎ ‎‏نشئه است: اوّل، نشئه ملکیّه دنیاویّه ظاهره، که مظهر آن حواسّ‏‎ ‎‏ظاهره، و قشر ادنای آن بدن مُلکیّه است.‏

‏     دوم، نشئه برزخیّه متوّسطه، که مظهر آن، حواسّ باطنه و بدن‏‎ ‎‏برزخی و قالب مثالی است. ‏

‏     سوّم، نشئه غیبیّه باطنیّه است که مظهر آن، قلب و شئون قلبیّه‏‎ ‎‏است.‏

‏     و نسبت هر یک از این مراتب به دیگری نسبت ظاهریّت و‏‎ ‎‏باطنیّت و جلوه و متجلی است؛ و از این جهت است که آثار و‏‎ ‎‏خواصّ و انفعالات هر مرتبه ای به مرتبه دیگر سرایت می کند؛‏‎ ‎‏چنانچه اگر مثلاً حاسّه بصری چیزی را ادراک کند، از آن اثری در‏‎ ‎‏حسّ بصر برزخی واقع شود به مناسبت آن نشئه؛ و از آن اثری در‏‎ ‎‏بصر قلبیِ باطنی واقع شود به مناسبت آن نشئه. و همینطور آثار‏‎ ‎‏قلبیّه در دو نشئه دیگر نیز ظاهر گردد. و این مطلب علاوه بر آنکه‏‎ ‎‏مطابق برهان قویّ متین است مطابق با وجدان نیز هست. و از این‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 71

‏جهت است که جمیع آداب صوریّه شرعیّه را در باطن اثر بلکه‏‎ ‎‏آثاری است؛ و هر یک از اخلاق جمیله را، که از حظوظ مقام‏‎ ‎‏برزخیّت نفس است، نیز در ظاهر و باطن آثاری است؛ و هر یک از‏‎ ‎‏معارف الهیّه و عقاید حقّه را در دو نشئه برزخیّه و ظاهره آثاری‏‎ ‎‏است.(43)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جایگاه نشآت وجودیّه انسان

‏سالک الی الله را به حسب نشآت وجودیّه مکان هایی است... اوّل،‏‎ ‎‏نشئه طبیعیّه و مرتبه ظاهره دنیاویّه است که مکان آن ارض طبیعت‏‎ ‎‏است...‏

‏     مقام دوم، مرتبه قوای ظاهره و باطنه که جنود ملکیّه و ملکوتیه‏‎ ‎‏نفس است که محل آنها ارض طبیعت انسان است که این بنیه‏‎ ‎‏وکالبد باشد...‏

‏     و مقام سوّم، نشئه غیبیّه قلبیه سالک است که محلّ آن، بدن‏‎ ‎‏برزخی غیبی نفس است که به انشاء و خلاّقیّت خود نفس پیدا‏‎ ‎‏شود.(44)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مراتب و مقامات نفس

بدن، تجلّی مقام اوّل نفس

قوای انسانی در منزل مُلک

مقام دوم نفس

قوای نفس در منزل ملکوت

‏انسـان اعجوبـه ای است دارای دو نشئـة و دو عالَم: نشئه‏‎ ‎‏ظاهـره ملکیه دنیویه که آن بدن او است؛ و نشئه باطنه غیبیه‏‎ ‎‏ملکوتیه که از عالَم دیگر است. و نفس او، که از عالم غیب و‏‎ ‎‏ملکوت است، دارای مقامات و درجاتی است که به طریق کلّی‏‎ ‎‏گاهی تقسیم کرده اند آن را به هفت قسمت؛‏‎[2]‎‏ و گاهی به چهار‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 72

‏قسمت؛‏‎[3]‎‏ و گاهی به سه قسمت؛‏‎[4]‎‏ و گاهی به دو قسمت.‏‎[5]‎‏...‏

‏     ‏‏بدان که مقام اوّل نفس و منزل اسفل آن، منزل «مُلک» و ظاهر و‏‎ ‎‏دنیای آن است، که اشعه و انوار غیبیه آن در این بدنِ محسوس و‏‎ ‎‏بنیه ظاهره تابیده و او را زندگانی عَرَضی بخشیده... و قوای ظاهره‏‎ ‎‏آن، لشکر آن است که در اقالیم سبعه ملکیه، یعنی گوش و چشم و‏‎ ‎‏زبان و شکم و فرج و دست و پا، بسط پیدا کرده. و تمام این قوای‏‎ ‎‏منتشره در این ممالک سبعه در تحت تصرف نفس است به مقام‏‎ ‎‏«وهم»، زیرا که وهم سلطانِ قوای ظاهره و باطنه نفس است...‏‎ ‎‏     ‏‏برای نفس انسانی یک مملکت و مقام دیگر است که آن‏‎ ‎‏مملکت باطن و نشئه «ملکوت» اوست... هر چه در مملکت ظاهر است از آنجا تنزل کرده و ظهور در «مُلک» نموده...‏

‏     خداوند تبارک و تعالی به ید قدرت و حکمتش در عالَم غیب و‏‎ ‎‏باطن نفس قوایی خلق فرموده... آنچه مورد بحث ما است در اینمورد سه قوّه است و آن «واهمه» و «غضبیه» و «شهویه»‏‎ ‎‏است.(45)‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 73

  • . حاج ملاّ هادی سبزواری اطوار هفتگانه نفس را در حاشیه اسفار؛ ج 7، ص 36 به این ترتیب شمرده است: نفس، قلب، عقل، روح، سرّ، خفی، اخفی. مرحوم شاه آبادی در کتاب الانسان و الفطره مرتبه عقل را پیش از      قلب می داند؛ ولی صدرالمتألهین چنین شمارش کرده است: طبع، نفس، قلب، عقل، روح، سرّ، خفی. و مرتبه اخفی را نیاورده و «طبع» را افزوده است. اسفار؛ ج 7، ص 36.
  • . برای عقل انسان چهار مرحله برشمرده اند: عقل هیولانی، عقل بالملکة، عقل بالفعل، بالمستفاد. شواهد الربوبیة؛ ص ـ 202، 207. و همچنین صدرالمتألهین نفس انسان را به سرّ و علن و هر یک از این دو را به ظاهر و باطن تقسیم می کند که می تواند چهار مرحله برای نفس محسوب شود. اسفار؛ ج 7، ص 36.
  • . بوعلی سینا قوای نفس را در تقسیم اوّلی به سه مرتبه نفس نباتی، نفس حیوانی و نفس انسانی تقسیم می کند؛ و تقسیم سه گانه دیگر ناظر به مراتب ملک و برزخ و عقل می باشد. و امام در شرح همین حدیث برای نفس سه مقام و مرتبه قائل شده اند که: مقام اوّل، مقام ملک و ظاهر و دنیای نفس است و مقام دوّم، باطن و ملکوت نفس است و مقام سوم را در پایان شرح حدیث اول مورد اشاره قرار داده و بدون شرح گذرانده اند که همان مقام عقل است؛ چنانکه در شرح حدیث 24 اربعین آورده اند.
  • . تقسیم دو مرتبه اشاره است به تقسیم نفس به ظاهر و باطن و یا تعابیر دیگر مثل سرّ و علن، ملک و ملکوت، دنیا و آخرت.