احتضار و خصوصیّات آن
مشاهده عالم غیب
وقت احتضار و مرگ را «معاینه» گویند، برای آنکه آثار آن عالم را بالعیان مشاهده می کند و چشم غیبی ملکوتی گشاده شود و شمه ای از احوال ملکوت بر او کشف شود و معاینه بعض آثار و اعمال و احوال خویش را می کند.(109)
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 198
مشاهده درجات و درکات
قبل ازخروج ازاین عالم، انسان بعضی از مقامات و درجات و درکات خود را معاینه کند، و یا با سعادت تمام که صورت کمال آن حبّ خداوندگار است، و یا با شقاوت کامل که باطن آن بغض حق است، از دنیا خارج شود.(110)
* * *
تفاوت مشهودات اهل ایمان و کفر
انسان در وقت احتضار و معاینه، آثار و صور اعمال خود را مشاهده می کند و بشارت جنت و نار را از ملک الموت می شنود. و چنانچه این آثار بر او تا اندازه ای کشف می شود، آثاری که از اعمال و افعال در قلب حاصل شده، از نورانیت و شرح صدر و وسعت، و اضداد اینها، مثل کدورت و ضیق صدر و ظلمت و فشار، را نیز معاینه می کند.
پس، در نزد معاینه برزخ قلب مستعد شود برای معاینه نفحات لطیفه لطفیه و جمالیه، و در آن، آثار تجلیات لطف و جمال بروز کند، اگر از اهل سعادت و ایمان باشد.
پس، قلب حب لقاء الله پیدا کند و آتش اشتیاق جمال محبوب در قلبش افروخته گردد، اگر از اهل سابقه حسنی و حب و جذبه ربوبی بوده. و جز خداوند کسی نداند که در این تجلی و شوق چه لذاتی و کراماتی است.
و اگر اهل ایمان و عمل صالح بوده، از کرامات حق تعالی به او به اندازه ایمان و اعمالش عنایت شود، و آنها را بالعیان در دم احتضار ببیند. پس، اشتیاق موت و لقاء کرامات حق در او حاصل شود و با روح و راحت و بهجت و سرور از این عالم منتقل شود. و لذت این بهجت و سرور را و طاقت رؤیت این کرامات را چشمهای ملکی و ذایقه های دنیایی ندارد.
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 199
و اگر از اهل شقاوت و جحود و کفر و نفاق و اعمال قبیحه و افعال سیئه باشد، هر کس به اندازه حظ و بهره خود و آنچه در دار دنیا کسب نموده، از آثار غضب و قهر الهی و دار اشقیا برای او نمونه کشف شود؛ و چنان وحشت و انقلابی در او پیدا شود که هیچ چیز پیش او مبغوضتر از تجلیات جلالیه و قهریه حق نباشد. و در اثر این بغض و عداوت چنان سختی و فشار و ظلمت و عذابی برای او حاصل شود که جز ذات مقدس حق کسی نمی تواند اندازه آن را بفهمد. و این برای اشخاصی است که در این عالم جاحد و منافق و دشمن خدا و اولیای او بودند. و برای اهل معاصی و کبائر به انداره کسبی که کردند نمونه ای از جهنم خودشان برای آنها ظاهر شود؛ و در این حال هیچ چیز پیش آنها مبغوضتر از انتقال از این عالم نیست. پس، آنها را با عنف و فشار و سختی و زحمت منتقل کنند. و حسرتهایی در دل آنهاست در این حال که به اندازه درست نیاید.(111)
* * *
مشهودات وقت احتضار، مظهر باطن انسان
انسان در وقت معاینه و احتضار، معاینه آنچه در خود بوده و از آن مطلع نبوده می نماید. و بذر این معاینه را خود در مملکت وجود خود نموده. حیات دنیایی پرده ساتری بود به روی معایب ما و حجابی بود برای اهل معارف؛ این پرده که برداشته شد و این حجاب که خرق شد، انسان آنچه که در خود بود و خود تهیه کرده بود، نمونه ای از آن را شهود می کند.
انسان در عوالم دیگر از عذاب و عقاب جز آنچه خود در این عالم تهیه کرده نخواهد دید؛ و هر چه در این عالم از اعمال صالحه و اخلاق حسنه و عقاید صحیحه داشته، در آن عالم صورت آن را
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 200
به عیان ببیند با کرامتهای دیگری که حق به تفضل خویش به او عنایت فرماید. در ذیل آیه شریفه فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْرا یَرَهُ... الایه در صافی از مجمع نقل می کند که از حضرت امیر ـ علیه السلام ـ حدیث می کند که هی أحکمُ آیةٍ فی القُرآنِ؛ و کان رسول الله [صلی الله علیه و آله] یسمیها «الجامعه».
پس باید دانست که اگر در این عالم محبت به حق تعالی و اولیای او پیدا کنیم و طوق اطاعت آن ذات مقدس را بر گردن نهیم و وجهه قلب را الهی و ربانی کنیم، در وقت معاینه عین حقیقت با صورت جمیله بر ما ظاهر گردد. و به عکس، اگر وجهه قلب دنیایی شد و از حق منصرف شد، کم کم ممکن است تخم عداوت حق و اولیاء در آن کِشته شود، و در وقت معاینه این عداوت شدت کند و آثار غریبه موحشه از آن بروز کند، چنانچه شنیدی.(112)
* * *
سبب گشوده شدن چشم ملکوتی در هنگام احتضار
عن ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ قال قلت: اصلحک الله ، من احب لقاء الله ، احب الله لقاءه؟ و من ابغض لقاءالله ، ابغض الله لقاءه؟ قال: نعم. قلت: فوالله ، انا لنکره الموت. فقال: لیس ذلک حیث تذهب. انما ذلک عند المعاینة: اذا رای ما یحب، فلیس شی ء احب الیه من ان یتقدم علی الله ، و الله تعالی یحب لقاءه، و هو یحب لقاءالله [حینئذ]. و اذا رأی ما یکره، فلیس شی ء ابغض [الیه] من لقاءالله ، و الله یبغض لقاءه.
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 201
ترجمه: راوی گفت: «گفتم به حضرت صادق ـ علیه السلام ـ "اصلحک الله ، کسی که دوست داشته باشد دیدار خداوند را، دوست دارد خداوند دیدار او را؟ و کسی که خشمناک باشد از دیدار خدا، خشم آید خداوند را دیدار او؟" فرمود: "آری." عرض کردم: "به خدا قسم همانا ما کراهت داریم از مردن." فرمود: "چنین نیست که تو گمان کردی. این در وقت دیدار مرگ است: وقتی که دید آنچه را که دوست دارد، نیست چیزی محبوبتر پیش او از ورود بر خدای تعالی؛ و خدای تعالی دوست می دارد دیدار او را، و او دوست می دارد دیدار خدا را در این هنگام. و وقتی ببیند چیزی را که کراهت دارد، پس نیست چیزی مبغوضتر پیش او از دیدار خدا؛ و خداوند خشم دارد دیدار او را."»(113)
* * *
ظهور ولایت و حضور ائمه(ع)
از این حدیث شریف معلوم شود که در وقت «معاینه» بر انسان برخی از مقامات و احوال خودش منکشف شود. و این مطابق ضربی از برهان و موافق مکاشفات اصحاب کشف و عیان و موافق با اخبار و آثار دیگر نیز هست. انسان تا اشتغال به تعمیر این عالم دارد و وجهه قلبش به این نشئه است و سکر طبیعت او را بیخود کرده و مخدرات شهوت و غضب او را تخدیر نموده، از صور اعمال و اخلاق خود بکلی محجوب است و از آثار آنها در ملکوت قلب او مهجور است؛ پس از آنکه سکرات موت و سختیها و فشارهای آن بر او وارد شد، انصراف از این نشئه تا اندازه ای حاصل می کند؛ و اگر از اهل ایمان و یقین است و قلب او متوجه به این عوالم بوده، در اواخر امر وجهه قلبش طبعا متوجه به آن عالم می شود و سائقهای معنوی و ملائکة الله موکل بر آن نیز او را سوق
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 202
به آن عالم دهند؛ و پس از این سوق و آن انصراف، نمونه ای از عالم برزخ بر او منکشف شود و روزنه ای از عالم غیب بر او مفتوح گردد، و حال خود و مقام خود تا اندازه ای بر او مکشوف گردد. چنانچه از حضرت امیر ـ علیه السلام ـ منقول است انه قال: حرام علی کل نفس ان تخرج من الدنیا حتی تعلم انه من اهل الجنة هی، ام من اهل النار. و در این مقام حدیث شریفی است که با آنکه طولانی است ولی چون بشارتی است برای اهل ولایت حضرت مولی الموالی و متمسکین به ذیل عنایت اهل بیت عصمت ـ علیهم السلام ـ آن را بتمامه ذکر می کنیم. و آن حدیثی است که جناب فیض نقل می کند در علم الیقین. قال: و فی کتاب الحسین بن سعید الاهوازی، عن عبّاد بن مروان، قال سمعت ابا عبدالله ـ علیه السلام ـ یقول: منکم و الله یقبل: و لکم والله یغفر؛ انه لیس بین احدکم و بین ان یغتبط و یری السرور و قرة العین الاّ ان تبلغ نفسه هیهنا ـ و اومئ بیده الی حلقه. ثم قال، علیه السلام: انه اذا کان ذلک و احتضر، حضره رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و علی والائمه و جبرئیل و میکائیل و ملک الموت ـ علیهم السلام ـ فیدنو منه جبرئیل ـ علیه السلام ـ فیقول لرسول الله ـ صلی الله علیه و آله: ان هذا کان یحبکم اهل البیت، فاحبه. فیقول رسول الله ـ صلی الله علیه و آله: یا جبرئیل، ان هذا کان یحب الله و رسوله و اهل بیته، فاحبه.فیقول جبرئیل: یا ملک الموت، ان هذا کان یحب الله و رسوله و آل رسوله، فاحبه و ارفق به. فیدنو منه ملک الموت ـ علیه السلام ـ فیقول: یا عبدالله ، اخذت فکاک رقبتک؟ اخذت امان براءتک؟ تَمسّکت بالعصمة الکبری فی الحیاة الدنیا؟ فیوفّقه الله ، فیقول: نعم. فیقول له: و ما
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 203
ذاک؟ فیقول: ولایة علی بن ابیطالب ـ علیه السلام. فیقول: صدقت. اما الذی کنت تحذر، فقد آمنک الله ؛ و اما الذی کنت ترجو، فقد ادرکته؛ ابشر بالسلف الصالح، مرافقة رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و علی و الائمة من ولده ـ علیهم السلام. ثم یسلّ نفسه سلاًّ رفیقا؛ ثم ینزل بکفنه من الجنة و حنوطه حنوط کالمسک الاذفر، فیکفن بذلک الکفن و یحنط بذلک الحنوط؛ ثم یکسی حلّة صفراء من حلل الجنة. فاذا وضع فی قبره، فتح له باب من ابواب الجنة، یدخل علیه من روحها و ریحانها. ثم یقال له: نم نومة العروس علی فراشها؛ ابشر بروح و ریحان و جنة نعیم و رب غیر غضبان.
قال: و اذا حضر الکافر الوفاة، حضره رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و علی و الائمة و جبرئیل و میکائیل و ملک الموت ـ علیهم السلام ـ فیدنو منه جبرئیل، فیقول: یا رسول الله ، ان هذا کان مبغضا لکم اهل البیت، فابغضه. فیقول رسول الله ـ صلی الله علیه و آله: یا جبرئیل، ان هذا کان یبغض الله و رسوله و اهل بیت رسوله، فابغضه. فیقول جبرئیل: یا ملک الموت، ان هذا کان یبغض الله و رسوله و اهل بیته ـ علیهم السلام ـ فابغضه و اعنف علیه. فیدنو منه ملک الموت، فیقول: یا عبدالله ، اخذت فکاک رقبتک؟ اخذت براءة امانک؟ تمسّکت بالعصمة الکبری فی الحیاة الدنیا؟ فیقول: لا. فیقول له: ابشر یا عدوالله بسخط الله و عذابه و النار. اما الذی کنت ترجو، فقد فاتک؛ و اما الذی کنت تحذر، فقد نزل بک. ثم یسلّ نفسه سلاًّ عنیفا؛ ثم یوکل بروحه ثلاثمائة شیطان یبزقون فی وجهه و یتأذی بریحه. فاذا وضع فی قبره، فتح له باب من ابواب النار، یدخل علیه من فیح ریحها و لهبها.
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 204
راوی حدیث گوید: «شنیدم حضرت صادق ـ علیه السلام ـ می فرمود: به خدا قسم از شما قبول شود، و به خدا قسم شماها آمرزیده شوید. و نیست بین شما و بین اینکه مورد غبطه واقع شوید و سرور و روشنایی چشم ببینید چیزی مگر آنکه جان شما به حلقوم رسد. پس فرمود: در وقتی که چنین شد و حالت احتضار پیش آمد کرد، حاضر شود پیش او پیغمبر خدا و علی و امامان و جبرئیل و میکائیل و ملک الموت ـ علیه السلام ـ پس نزدیک محتضر آید جبرئیل و به رسول خدا عرض کند: "این شخص شما اهل بیت را دوست می داشت، پس شما او را دوست داشته باشید." رسول خدا می فرماید: "ای جبرئیل، این شخص دوست می داشت خداوند و رسول او و اهل بیت او را، پس او را دوست داشته باش." پس جبرئیل می گوید: "ای ملک الموت این شخص دوست می داشت خداوند و رسول او و آل رسول او را، پس دوست بدار او را و با او مدارا کن." پس ملک الموت نزدیک شود به محتضر و گوید: "ای بنده خدا، آیا گرفتی آزادی خویش و برائت و امان خود را؟ و آیا چنگ زدی به پشتیبانهای بزرگ در زندگانی دنیا؟" پس خداوند او را موفق کند، و گوید: "آری." پس از آن ملک الموت گوید: "چه چیز بود آن؟" جواب دهد: "ولایت علی بن ابیطالب ـ علیه السلام." می گوید: "راست گفتی. اما آنچه را از آن می ترسیدی، امان داد خداوند تو را؛ و آنچه را که آرزو داشتی رسیدی به او؛ بشارت باد تو را به رفاقت گذشتگان نیکو، رسول خدا و علی و امامان از اولاد او ـ علیهم السلام."
پس جان او را با مدارا بگیرد؛ و کفن از بهشت برای او آورد؛ و حنوط او مثل مشک خوشبوی باشد. پس به آن کفن او را کفن کنند، و به آن حنوط حنوط نمایند؛ پس از حله های زرد بهشتی حله ای به
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 205
او بپوشانند. و وقتی که او را در قبر گذاشتند دری از درهای بهشت بر او باز شود که داخل شود بر او از روح و ریحان بهشتی. پس از آن، به او گفته شود: "بخواب همچون عروس در فراش خود؛ بشارت باد تو را به روح و ریحان و نعمتهای بهشت و پروردگاری که بر تو خشمناک نیست."
فرمود حضرت صادق ـ علیه السلام: و وقتی که در رسد کافر را مرگ، حاضر شود پیش او رسول خدا و علی و امامان و جبرئیل و میکائیل و ملک الموت ـ علیهم السلام.پس، جبرئیل نزدیک او آید و گوید: "ای رسول خدا، همانا این شخص بغض داشت به شما اهل بیت، پس بغض داشته باش به او." رسول خدا می فرماید: "ای جبرئیل، این بغض داشت به خدا و رسول او و اهل بیت رسول او، پس بغض داشته باش [به] او." پس جبرئیل گوید: "ای ملک الموت، این شخص بغض داشت به خدا و رسول او و اهل بیتش، پس بغض داشته باش به او و سخت بگیر بر او." پس ملک الموت نزدیک [شود ]به او و می گوید: "ای بنده خدا، آزادی خود را گرفتی؟ برائت و امان خود را گرفتی؟ به نگهبان بزرگ تمسک جستی در زندگانی دنیا؟" می گوید: "نه" پس می گوید ملک الموت به او: "بشارت باد تو را ای دشمن خدا به غضب خداوند و عذاب او و آتش. اما آنچه که آرزو داشتی، فوت شد از تو؛ و آنچه را می ترسیدی، نازل شد به تو." پس از آن، بیرون آورد جانش را بیرون آوردن سختی؛ پس از آن بگمارد به روح او سیصد شیطان را که آب دهن به روی وی افکنند و اذیت شود از بوی آن. و وقتی او را در قبر نهند، باز شود به رویش دری از درهای آتش؛ داخل شود بر او از وزش باد آن و شعله آن.»(114)
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 206
نمایاندن امور مورد علاقه انسان
گفته شده است آن آخری که انسان می خواهد ارتحال کند از این عالم، می آیند شیاطینی که می خواهند نگذارند این آدم، موحد از این عالم بیرون برود، می آورند جلوی رویش چیزهایی را که دوست دارد می آورند.(115)
* * *
خطر محبّت دنیا هنگام احتضار
انسـان با این محبت در خطری عظیم است؛ ممکن است وقت معاینه عـالم غیب که بقـایایی از حیـات ملکی نیز بـاقی است، چون کشف حجاب ملکوت تا اندازه ای شود، انسان ببیند که برای او در آن عالم چه تهیه شده و او را از محبوبش ـ حق تعالی ـ و مأمورین او جدا کنند، و به دَرَکات و ظلمات آن عالم کشانند. انسان با بغض و عداوت حق تعالی و مأمورین او از ملائکه عمّاله از دنیا خارج شود، و معلوم است حال چنین شخصی، چه خواهد بود.(116)
* * *
حال محبس دنیا به هنگام احتضار
از مفاسد بسیار بزرگ آن، چنانچه حضرت شیخ عارف ما ـ روحی فداه ـ می فرمودند، آن است که اگر محبت دنیا صورت قلب انسان گردد و انس به او شدید شود، در وقت مردن که برای او کشف شود که حق تعالی او را از محبوبش جدا می کند و مابین او و مطلوباتش افتراق می اندازد با سخطناکی و بغض به او از دنیا برود. و این فرمایش کمرشکن باید انسان را خیلی بیدار کند که قلب خود را خیلی نگاه دارد. خدا نکند که انسان به ولینعمت خود و مالک الملوک حقیقی سخطناک باشد که صورت این غضب و
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 207
دشمنی را جز خدای تعالی کسی نمی داند.
و نیز شیخ بزرگوار ما ـ دام ظله ـ از پدر بزرگوار خود نقل کردند که در اواخر عمر وحشتناک بود از برای محبتی که به یکی از پسرهای خود داشت. و پس از اشتغال چندی به ریاضت از آن علاقه راحت شد و خشنود گردید و به دار سرور انتقال پیدا کرد، رضوان الله علیه.
فی الکافی باسناده عن طلحة بن زید، عن ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ قال: مثل الدنیا کمثل ماء البحر، کلّما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله. یعنی حضرت صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «مثل دنیا، مثل آب دریاست: هر چه تشنه از او بیاشامد، تشنگی را زیادتر کند تا بکشد او را.» محبت دنیا انسان را منتهی به هلاکت ابدی می کند و ماده تمام ابتلائات و سیئات باطنی و ظاهری است.(117)
* * *
بروز امراض باطنی و نفسانی
همین که مرگ آمد و توجه نفس از بدن سلب شد، تمام امراض جسمانیه و خلل های مادیه از او مرتفع شود و هیچیک از آلام و اسقام بدنیه برای او باقی نماند. ولیکن اگر خدای نخواسته دارای امراض روحیه و اسقام نفسیه باشد، اول سلب توجه نفس از بدن و حصول توجه به ملکوت خویش، اول پیدایش امراض و اسقام آن است. مثل توجه به دنیا و تعلق به آن، مثل مخدراتی است که انسان را از خود بیخود نموده؛ و سلب علاقه روح از دنیای بدن باعث به خود آمدن آن است. و همین که به خود آمد، آلام و اسقام و امراضی که در باطن ذات داشت همه به او هجوم کند و تمام آنها که
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 208
تا آن وقت مخفی بوده و مثل آتشی بوده که در زیر خاکستر پنهان بوده هویدا گردد.(118)
* * *
کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 209