فصل ششم: مرگ یا حیات برتر

سکرات مرگ

سکرات مرگ

‏ ‏

‏ ‏

علاقه به دنیا، موجب سختی مرگ

‏عمده سختی سکرات موت و نزع روح و شدت آن در اثر همین‏‎ ‎‏لذات و علاقه به دنیاست.(119)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آثار و شداید سکرات موت

‏ممکن است در آن فشارهای سکرات که از برای غیر مؤمنین و‏‎ ‎‏مخلصین می باشد انسان از دهشت و وحشت، علی بن ابیطالب‏‎ ‎‏ـ علیه السلام ـ را فراموش کند.(120)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اهوال و شداید سکرات موت

‏اگر عبادتی چنین باشد که قلب را از آن به هیچ وجه خبری نبود و از‏‎ ‎‏آن آثاری در باطن پیدا نشود، در عوالم دیگر محفوظ نماند و از‏‎ ‎‏نشئه ملک به نشئه ملکوت بالا نرود؛ و ممکن است در وقت‏‎ ‎‏شدائد مرض موت و سکرات هولناک موت و اهوال و مصیبات‏‎ ‎‏پس از موت خدای نخواسته صورت آن بکلّی از صفحه قلب محو‏‎ ‎‏و نابود شود و انسان با دست خالی در پیشگاه مقدّس حق برود.‏‎ ‎‏مثلاً اگر کسی ذکر شریف لا اِلهَ اِلاّ الله ، مُحَّمدٌ رَسولُ الله (ص) را با‏‎ ‎‏سکونت قلب و اطمینان دل بگوید و قلب را به این ذکر شریف‏‎ ‎‏تعلیم دهد، کم کم زبان قلب گویا شود و زبان ظاهر تابع زبان قلب‏‎ ‎‏شود و اوّلْ قلب ذاکر گردد و پس از آن لسان. و اشاره به این معنی‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 209

‏فرموده جناب صادق ـ علیه السلام ـ به حسب روایت مصباح‏‎ ‎‏الشریعة، قال: ‏فَاجْعَلْ قَلْبَکَ قِبْلَةً لِلِسانِکَ، لا تُحَرِّکْهُ اِلاّ بِاِشارَةِ الْقَلْبِ وَ مُوافَقَةِ‎ ‎الْعَقْلِ وَ رِضَی الاِیمان.‎[2]‎

‏    ‏‏در اوّل امر که زبان قلب گویا نشده، سالک راه آخرت باید آن را‏‎ ‎‏تعلیم دهد و با طمأنینه و سکونتْ ذکر را به آن القا کند؛ همین که‏‎ ‎‏زبان قلب باز شد، قلب قبله لسان و سایر اعضاء شود، با ذکر آن؛‏‎ ‎‏همه مملکت وجود انسانی ذاکر گردد. و امّا اگر این ذکر شریف را‏‎ ‎‏بی سکونت قلب و طمأنینه آن و با عجله و اضطراب و اختلال‏‎ ‎‏حواسّ گفت، از آن در قلب اثری حاصل نشود و از حدّ زبان و‏‎ ‎‏گوش حیوانی ظاهری به باطن و سمع انسانی نرسد و حقیقت آن‏‎ ‎‏در باطن قلب محقّق نشود و صورت کمالیّه قلب نگردد که ممکن‏‎ ‎‏الزّوال نباشد. پس، اگر اهوال و شدائدی دست دهد، خصوصاً مثل‏‎ ‎‏اهوال و سکرات موت و شدائد نزع روح انسانی، بکلّی آن ذکر را‏‎ ‎‏فراموش کند و از صفحه دلْ آن ذکر شریف محو شود، بلکه اسم‏‎ ‎‏حق تعالی و رسول ختمی (ص) و دین شریف اسلام و کتاب‏‎ ‎‏مقدّس الهی و ائمّه هدی (ع) و سایر معارف را که به قلب نرسانده‏‎ ‎‏فراموش کند و در وقت سؤال قبر جوابی نتواند دهد؛ تلقین را نیز‏‎ ‎‏به حال او فایده ای نباشد، زیرا که در خود از حقیقت ربوبیّت و‏‎ ‎‏رسالت و دیگر معارف اثری نمی بیند؛ و آنچه به لقلقه لسان گفته‏‎ ‎‏بود و در قلب صورت نگرفته بود از خاطرش محو شود و او را‏‎ ‎‏نصیبی از شهادت به ربوبیّت و رسالت و دیگر معارف نخواهد‏‎ ‎‏بود.(121)‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 210

اثربخشی تلقین در سکرات موت

‏[‏‏انسان‏‏]‏‏ اگر قوا و اعضای مملکت خود را در تصرف ربّ العالمین‏‎ ‎‏داد و مربّا به تربیت او شد، کم کم قلب، که سلطان این مملکت‏‎ ‎‏است، تسلیم او شود؛ و دل که مربوب ربّ العالمین شد، سایر‏‎ ‎‏جنود به او اقتداء کنند و مملکت یکسره مربوب او گردد. و در این‏‎ ‎‏هنگام لسان غیبی او، که ظل قلب است، می تواند بگوید: الله جَلَّ‏‎ ‎‏جَلالُهُ رَبِّی در جواب ملائکه عالم قبر که گویند: مَنْ رَبُّکَ؟ و چون‏‎ ‎‏چنین شخصی لابد اطاعت رسول خدا و اقتداء به ائمّه هدی و‏‎ ‎‏عمل به کتاب الهی نموده، زبانش گویا شود به این که محمّدٌ صلّی‏‎ ‎‏الله علیه و آله نبیّی، و عَلِیٌّ و اَولادُهُ المَعْصُومینَ اَئِمَّتی، وَالْقُرآنُ‏‎ ‎‏کِتابی. و اگر دل را الهی و ربوبی ننموده و نقش لا اله اِلاّ الله ، مُحَمَّدٌ‏‎ ‎‏رَسُولُ الله ، عَلیٌّ وَلِیُّ الله در لوح دل منتقش نشده و صورتِ باطنِ‏‎ ‎‏نفسْ نشده باشد و به عمل به قرآن شریف و تفکّر و تذکّر و تدبّر در‏‎ ‎‏آن، قرآن به او منسوب و او به قرآن ارتباط روحی معنوی پیدا‏‎ ‎‏نکرده باشد، پس در سکرات و سختی های مرض موت و خود‏‎ ‎‏موت، که داهیه عظیمه است، تمام معارف از خاطر او محو شود.‏

‏     عزیزم، انسان با یک مرض حصبه و ضعف قوای دماغیّه تمام‏‎ ‎‏معلوماتش را فراموش می کند مگر چیزهایی را که با شدّت تذکّر و‏‎ ‎‏انس با آنها جزءِ فطریّات ثانویّه او شده باشد، و اگر یک حادثه‏‎ ‎‏بزرگی و هائله سهمناکی پیش آید انسان از بسیاری از امور خود‏‎ ‎‏غفلت کند و خط نسیان به روی معلومات او کشیده می شود، پس‏‎ ‎‏در آن اهوال و شدائد و سکرات موت چه خواهد شد؟ و اگر سمع‏‎ ‎‏قلب باز نشده باشد و دل سمیع نباشد، تلقین عقاید حین موت و‏‎ ‎‏بعد از موت به حال او نتیجه ای ندارد. تلقین برای کسانی مفید‏‎ ‎‏است که دل آن ها از عقاید حقّه با خبر است و سمع قلب آن ها باز‏‎ ‎‏است، و در این سکرات و شدائد فی الجمله غفلتی حاصل شده‏‎ ‎

کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 211
‏باشد، این وسیله شودکه ملائکه الله به گوش او برسانند؛ ولی اگر‏‎ ‎‏انسان کر باشد و گوش عالم برزخ و قبر نداشته باشد، هرگز تلقین‏‎ ‎‏را نمی شنود و به حال او اثر نکند.(122)‏

‏ ‏

*  *  *

‎ ‎

کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 212

  • . «قلب خود را، قبله زبانت قرار بده؛ جز با اشاره قلب و موافقت عقل و رضای ایمان، زبان مجنبان»؛ مصباح الشریعة؛ باب 5 «فی الذّکر» ؛ مستدرک الوسائل؛ کتاب الصّلوة، ابواب الذکر، باب النوادر، ح 2.