فصل یازدهم: صراط

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏               ‏فصل یازدهم

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

صراط

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 331


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 332

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

بیان عرفانی صراط موجودات

‏هر تجلّی اسمی را در حضرت علمی عین ثابتی لازم است؛ و هر‏‎ ‎‏اسمی را به تعیّن علمی، در نشئه خارجیّه مظهری است که مبدأ و‏‎ ‎‏مرجع آن مظهر همان اسمی است که مناسب با آن است؛ و رجوع‏‎ ‎‏هر یک از موجودات از عالم کثرت به غیب آن اسمی که مصدر و‏‎ ‎‏مبدأ آن است، عبارت از «صراط مستقیم» آن است؛ پس، از برای‏‎ ‎‏هر یک سیر و صراطی است مخصوص و مبدأ و مرجعی است‏‎ ‎‏مقدّر در حضرت علم طوعا اَوکرها. و اختلاف مظاهر و صراطها به‏‎ ‎‏اختلاف ظاهر و حضرات اسماء است.(220)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

صراط انسانی، طولانی ترین صراطها

‏باید دانست که هر یک از موجودات را صراطی خاص به خود و‏‎ ‎‏نور و هدایتی مخصوص است: ‏والطُّرُقُ اِلَی الله بِعَدَدِ اَنْفاسِ الْخَلایق.‎[2]‎‏ و‏‎ ‎‏چون در هر تعیّنْ حجابی است ظلمانی و در هر وجود و انیت‏‎ ‎‏حجابی است نورانی، و انسان مجمع تعیّنات و جامع وجودات‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 333

‏است، محجوبترین موجودات است از حق تعالی. و شاید اشاره به‏‎ ‎‏این معنی باشد آیه کریمه ‏ثُمَّ رَدَدْناهُ اَسْفَلَ سافِلین.‎[3]‎‏ و از این جهت،‏‎ ‎‏صراط انسانی طولانی تر و ظلمانی تر صراطها است. و نیز چون‏‎ ‎‏«ربّ» انسان حضرت اسم الله اعظم است، که ظاهر و باطن و اول و‏‎ ‎‏آخر و رحمت و قهر و بالاخره اسماء متقابله نسبت به او علی‏‎ ‎‏السّواء است، از برای خود انسان در منتهای سیر باید مقام‏‎ ‎‏برزخیّت کبری حاصل شود؛ و از این جهت صراط او ادقّ از همه‏‎ ‎‏صراطها است.(221)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سبب تفاوت صراط انسانها

‏باید دانست که «تقویم» انسان در اعلی علّیین، جمع اسمائی است؛‏‎ ‎‏و به همین جهت تا «اسفل سافلین» مردود شده و «صراط» او از‏‎ ‎‏«اسفل سافلین» شروع و به «اعلا علّیین» ختم شود. و این صراط‏‎ ‎‏آنهایی است که حق تعالی به آنها انعام فرموده به نعمت مطلقه، که‏‎ ‎‏آن نعمت کمال جمع اسمائی است که بالاترین نعمتهای الهیّه‏‎ ‎‏است. و صراطهای دیگر، چه صراط سعداء و «منعم علیهم» باشد‏‎ ‎‏و چه صراطهای اشقیاء باشد، به قدر نقصان از فیض نعمت مطلقْ‏‎ ‎‏داخل در یکی از دو طرف افراط و تفریط خواهد بود. پس صراط‏‎ ‎‏انسان کامل فقط صراط «منعم علیهم» به قول مطلق است. و این‏‎ ‎‏صراط بالاصاله مختص به ذات مقدّس نبیّ ختمی است، و برای‏‎ ‎‏دیگر اولیاء و انبیاء بالتبعیّه ثابت است.(222)‏

*  *  *

 

 

صراط مستقیم، صراط انسان کامل

‏انسان کامل چون مظهر جمیع اسماء و صفات و مربوب حق تعالی‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 334

‏به اسم جامع است، هیچیک از اسماء را در آن غلبه تصرف نیست؛‏‎ ‎‏و خود نیز چون رب خود کون جامع است و مظهریت آن از‏‎ ‎‏اسمی زاید بر اسمی نیست؛ و دارای مقام وسطیت و برزخیت‏‎ ‎‏کبری است و سیرش بر طریقه مستقیمه وسطیه اسم جامع است.‏‎ ‎‏و سایر اکوان هر یک اسمی از اسماء محیطه یا غیر محیطه در آنها‏‎ ‎‏متصرف است و مظهر همان اسم هستند؛ و بدء و عود آنها به همان‏‎ ‎‏اسم است؛ و اسم مقابل آن در بطون است و متصرف آن نیست،‏‎ ‎‏مگر به وجه احدیت جمع اسماء، که بیان آن مناسب این مقام‏‎ ‎‏نیست. پس، حق تعالی به مقام اسم جامع و رب الانسان بر صراط‏‎ ‎‏مستقیم است؛ چنانچه فرماید: ‏اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.‎[4]‎‏ یعنی مقام‏‎ ‎‏وسطیت و جامعیت بدون فضل صفتی بر صفتی و ظهور‏‎ ‎‏اسمی دون اسمی. و مربوب آن ذات مقدس بدین مقام نیز بر‏‎ ‎‏صراط مستقیم است بدون تفاضل مقامی از مقامی و شأنی از شأنی؛‏‎ ‎‏چنانچه در معراج صعودی حقیقی و غایت وصول به مقام قرب،‏‎ ‎‏پس از عرض عبودیت و ارجاع هر عبادت و عبودیتی از هر عابدی‏‎ ‎‏به ذات مقدس، و قصر اعانت در جمیع مقامات قبض و بسط به آن‏‎ ‎‏ذات مقدس بقوله: ‏اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعینُ،‎[5]‎‏ عرض کند: ‏اِهْدِنَا الصِّراطَ‎ ‎الْمُسْتَقیمَ؛‎[6]‎‏ و این صراط همان صراطی است که رب الانسان الکامل‏‎ ‎‏بر آن است ـ آن بر وجه ظاهریت و ربوبیت، و این بر وجه مظهریت‏‎ ‎‏و مربوبیت ـ و دیگر موجودات و سائرین الی الله هیچیک بر صراط‏‎ ‎‏مستقیم نیستند؛ بلکه اعوجاج دارند، یا به جانب لطف و جمال، یا‏‎ ‎‏به طرف قهر و جلال. و مؤمنین چون تابع انسان کامل هستند در‏‎ ‎‏سیر، و قدم خود را جای قدم او گذارند و به نور هدایت و مصباح‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 335

‏معرفت او سیر کنند و تسلیم ذات مقدس انسان کامل هستند و از‏‎ ‎‏پیش خود قدمی برندارند و عقل خود را در کیفیت سیر معنوی الی‏‎ ‎‏الله دخالت ندهند، از این جهت، صراط آنها نیز مستقیم و حشر‏‎ ‎‏آنها با انسان کامل و وصول آنها به تبع وصول انسان کامل است؛ به‏‎ ‎‏شرط آنکه قلوب صافیه خود را از تصرفات شیاطین و انیت و‏‎ ‎‏انانیت حفظ کنند، و یکسره خود را در سیر تسلیم انسان کامل و‏‎ ‎‏مقام خاتمیت کنند.(223)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صورت باطنی ولایت، حقیقت صراط

‏اگر در این عالم به راه راست نبوت و طریق مستقیم ولایت قدم زده‏‎ ‎‏باشی و از جاده ولایت علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ اعوجاج‏‎ ‎‏پیدا نکرده باشی و لغزش پیدا نکنی، خوفی برای تو در گذشتن از‏‎ ‎‏صراط نیست؛ زیرا که حقیقت صراط صورت باطن ولایت است؛‏‎ ‎‏چنانچه در احادیث وارد است که امیرالمؤمنین صراط است.‏‎[7]‎‏ و در‏‎ ‎‏حدیث دیگر است که «ماییم صراط مستقیم.»‏‎[8]‎‏ و در زیارت مبارکه‏‎ ‎‏جامعه است که انتم السبیل الاعظم و الصراط الاقوم.‏‎[9]‎‏ و هر کس در‏‎ ‎‏این صراط به استقامت حرکت کند و پای قلبش نلرزد، در آن‏‎ ‎‏صراط نیز پایش نمی لغزد و چون برق خاطف از آن بگذرد.(224)‏

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 336

انسان کامل، صراط مستقیم

‏و در احادیث شریفه در ذیل این آیه شریفه «صراط مستقیم» را به‏‎ ‎‏حضرت امیرالمؤمنین و حضرات ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏تفسیر فرمودند:‏

‏     عن الکافی باسناده عن ابی الحسن الماضی ـ علیه السلام ـ قال:‏‎ ‎قلت: اَفَمَنْ یَمْشی مُکِبّا عَلی وَجْهِه اَهْدی اَم مَنْ یَمْشی سَوِیّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؟‎[10]‎‎ ‎قال: ان الله ضرب مثلاً من حاد عن ولایة علی ـ علیه السلام ـ کمن یمشی علی‎ ‎وجهه لا یهتدی لامره؛ و جعل من تبعه سویا علی صراط مستقیم. و ـ الصراط‎ ‎المستقیم ـ امیرالمؤمنین ـ علیه السلام.‎[11]‎

‏    ‏‏فرمود: «خدای تعالی در این آیه شریفه مثلی زده است؛ و آن‏‎ ‎‏مثل کسانی است که اعراض نمودند از ولایت امیرالمؤمنین ـ علیه‏‎ ‎‏السلام ـ که آنها گویی راه می روند به رویهای خود و به هدایت‏‎ ‎‏نرسند. و کسانی را که متابعت آن حضرت نمودند، قرار داده به راه‏‎ ‎‏مستوی و راست. و «صراط مستقیم» امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ‏‎ ‎‏است.‏

‏     و در حدیث دیگر است که مقصود از «صراط مستقیم» علی‏‎ ‎‏ـ علیه السلام ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ است.‏‎[12]‎

‏    ‏‏و از کافـی شریف از فضیـل منقول است که گفت: «با جنـاب‏‎ ‎‏بـاقر العلـوم ـ علیه السلام ـ داخل مسجـد الحرام شدم، و آن‏‎ ‎‏حضـرت به من تکیـه کرده بود. پس، آن حضـرت نظر مبارک‏‎ ‎‏افکند به سـوی مردم و ما در بـاب بنی شیبه بودیم، پس فرمود؛‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 337

‏"ای فضیـل اینطور در جاهلـیت طواف می کـردند؛ نه می شناختنـد‏‎ ‎‏حقـی را و نـه تدین به دینـی داشتنـد. ای فضیـل، نظـر کـن به آنها،‏‎ ‎‏پس همانـا به رویهـا واژگونـه در افتادند. خداونـد لعنت کنـد آنهـا‏‎ ‎‏را که خلقـی هستند مسـخ شده و منکوس." پس از آن قرائت‏‎ ‎‏فرمود آیـه شریفه اَفَمَنْ یَمْشی...‏‏[‏‏را‏‏]‏‏و «صراط مستقیـم» را‏‎ ‎‏تفسیـر بـه حضـرت امیرالمؤمنیـن و اوصیـا ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏فرمـود.»‏‎[13]‎‏(225)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دنیا، ابتدای صراط

‏صراط مستقیم الهی از اینجا شروع می شود. جِسْر جهنم از دنیا تا‏‎ ‎‏بهشت امتداد دارد. و شما الآن در بین راه هستید و در صراط‏‎ ‎‏هستید.(226)‏

2 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انسان در صراط

‏ما الآن در صراط هستیم، همان صراطی که یک طرفش دنیاست،‏‎ ‎‏یک طرفش عاقبت. و ما الآن در صراط داریم حرکت می کنیم. این‏‎ ‎‏پرده که برداشته شد، آن وقت صراط جهنم که از متن جهنم‏‎ ‎‏می گذرد، یعنی، آتش دورش را گرفته، این از وسط اینجا می گذرد،‏‎ ‎‏باید از اینجا عبور کنید. دنیا همین جور است. فساد که همان آتش‏‎ ‎‏است بر شما احاطه کرده، باید از همین بین فساد عبور کنید، به‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 338

‏طوری که سالم عبور کنید.(227)‏

10 / 4 / 63

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صراط آخرت، باطن صراط دنیا

صراط مستقیم از طبیعت تا الوهیّت

‏ما همه در صراط هستیم و صراط از متن جهنّم عبور می کند،‏‎ ‎‏باطنش در آن عالم ظاهر می شود. و در اینجا هر انسانی صراطی‏‎ ‎‏مخصوص به خود دارد و در حال سیر است یا در صراط مستقیم‏‎ ‎‏که منتهی به بهشت می شود و بالاتر و یا صراط منحرف از چپ یا‏‎ ‎‏منحرف به سوی راست که هر دو به جهنّم منتهی می شوند. و ما از‏‎ ‎‏خداوند منّان آرزوی صراط مستقیم می کنیم: ‏اِهْدنا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ *‎ ‎صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرالْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ‎[14]‎‏ که انحراف از یک سو است‏‎ ‎وَلاَالضّالّینَ‎[15]‎‏ که انحراف از سوی دیگر. و این حقایق در حشر به طور‏‎ ‎‏عیان مشهود می شود.‏

‏     ‏‏صراط جهنم که در توصیف آن از حیث دقّت و حِدّت و ظلمت‏‎ ‎‏نقل گردیده است،‏‎[16]‎‏ باطن صراط مستقیم در این جهان است. چه‏‎ ‎‏بسیار راه دقیق و ظلمانی است و چه مشکل است عبور از آن برای‏‎ ‎‏ما واماندگان، آنان که بی هیچ انحراف راه را طی نمودند ‏جُزْنا وَ هِیَ‎ ‎خامِدَة‎[17]‎‏ گویند و هرکس به اندازه سیرش در این صراط در آنجا نیز‏‎ ‎‏همین سیر منعکس گردد.(228)‏

5 / 3 / 63


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 339
‏سر دو راهی واقع شده ایم، یک راه، راه انسانیت است، که این‏‎ ‎‏«صراط مستقیم» است. صراط مستقیم یک سرش به طبیعت‏‎ ‎‏است؛ یک طرفش به الوهیت. راه مستقیم از «علق» شروع‏‎ ‎‏می شود. منتها بعضی از آنها طبیعی است، و آنجایی که مهم است‏‎ ‎‏آنجایی است که ارادی است. یک سرش طبیعت است، یک‏‎ ‎‏طرفش مقام الوهیت. و انسان از طبیعت شروع می کند، تا اینکه‏‎ ‎‏برسد به آنجایی که در وهم من و تو نمی آید: «آنچه در وهم تو ناید‏‎ ‎‏آن شوم».‏

‏     ‏‏اختیار با شماست که این دو راه را اختیار کنید: یا صراط‏‎ ‎‏مستقیم انسانیت را؛ یا انحراف به چپ، یا انحراف به راست. از هر‏‎ ‎‏طرف انحراف باشد، از انسانیت دور می شود. هر چه جلو برود‏‎ ‎‏دورتر می شود. کسی که از راه مستقیم منحرف شد هر چه پیش‏‎ ‎‏برود دورتر می شود از راه اگر از راه مستقیم انسانیت ‏‏[‏‏دور شد‏‏]‏‏.‏‎ ‎‏یعنی آن راهی که انبیا آمدند معرفی کنند آن راه را؛ مأمورند برای‏‎ ‎‏اینکه آن راه را معرفی کنند. خدای تبارک و تعالی هم در سوره‏‎ ‎‏«حمد» می فرماید که ‏إِهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِم‎[18]‎‎ ‎‏آنهایی که تو به آنها نعمت دادی؛ آنها را منعم کردی؛ رحمت را بر‏‎ ‎‏آنها وارد کردی؛ هدایت را بر آنها وارد کردی. ‏غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ و لاَ‎ ‎الضّالّینَ‎[19]‎‏ «مغضوب علیهم» یک طایفه اند منحرف. «ضالین» هم یک‏‎ ‎‏طرفند منحرف؛ از هدایت دورند. و هر چه پیش بروند دورتر‏‎ ‎‏می شوند... یا صراط مستقیم است، که یک سرش جسر جهنم،‏‎ ‎‏یک طرفش طبیعت است؛ یک طرفش بهشت است. آخر مرتبه‏‎ ‎‏بهشت «لقاءالله » است. آنجایی است که غیر انسان هیچ کس راه‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 340

‏ندارد؛ فقط انسان راه دارد. و ما همه الآن در جسر جهنم واقع‏‎ ‎‏شدیم... اگر این راه را طی کردیم، آن روز که جسر جهنم ظاهر‏‎ ‎‏می شود، در این چشمهای مردم در آن عالم ظاهر می شود، آنکه‏‎ ‎‏این راه را طی کرده است از آن جسر عبور می کند؛ آنکه این راه را‏‎ ‎‏طی نکرده است در جهنم واقع می شود؛ می افتد از راه. کج است‏‎ ‎‏دیگر. یک راه مستقیم، که اوصافش هم که گفتند و شنیدید و‏‎ ‎‏دقیقتـر از موست، راه بـاریک است و تاریک است، و نور‏‎ ‎‏«هدایت» می خواهد: ‏اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ‏. خداونـد هدایت کنـد مـا‏‎ ‎‏را.(229)‏

7 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استقامت دنیوی و اخروی

‏مؤمن چون سیرش مستقیم و قلبش مستوی و توجهش الی الله و‏‎ ‎‏صراطش سَوی است، از این جهت در آن عالم نیز صراطش‏‎ ‎‏مستقیم و روشن و قامتش مستقیم و صورت و سیرت و باطن و‏‎ ‎‏ظاهرش به صورت و هیأت انسانیت است.(230)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سعادت در پرتو گذر مستقیم

‏این دنیا دنیایی است که عبور از آن باید بکنیم ما؛ دنیایی نیست که‏‎ ‎‏در اینجا ما زیست کنیم. این راه است؛ این صراط است که اگر‏‎ ‎‏توانستیم مستقیما این صراط را طی کنیم، همان طوری که اولیای‏‎ ‎‏خدا طی کردند ـ ‏جُزْنا وَ هِیَ خامِدَة‏ اگر توانستیم که از این صراط به‏‎ ‎‏طور سلامت عبور بکنیم، سعادتمندیم. و اگر خدای نخواسته در‏‎ ‎‏اینجا، در این راه، لغزش داشته باشیم در آنجا هم همین لغزش‏‎ ‎‏ظهور پیدا می کند، در آنجا هم موجب لغزشها می شود، موجب‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 341

‏گرفتاریها می شود.(231)‏

10 / 8 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شرط عبور از صراط

‏آن صراطی که بر جهنم کشیده شده است، اگر مستقیم در این عالم‏‎ ‎‏حرکت کنید، از آن صراط مستقیما رد می شوید. جهنم باطن این‏‎ ‎‏دنیاست. اگر مستقیم از این راه رفتید و طرف چپ یا طرف راست‏‎ ‎‏منحرف نشدید، از صراط آن عالم هم مستقیم عبور می کنید، و به‏‎ ‎‏چپ و راست متمایل نمی شوید. که اگر به چپ متمایل بشوید به‏‎ ‎‏جهنم است، و اگر به راست متحول بشوید به جهنم است.(232)‏

7 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

احاطه آتش بر صراط

‏صـراط را می گویند که در متـن جهنم است. یعنـی رو نیست مثـل‏‎ ‎‏اینکه آب از زیرش می رود. وسط است. مثل یک پلی که وسط آب‏‎ ‎‏غرق شده باشد. محیـط هست جهنم بر صراط. و شمـا باید از آنجا‏‎ ‎‏عبور کنید. نه اینکه آن بالا هست و ما می افتیم تـویش. خیر، وسط‏‎ ‎‏است. مؤمن وقتی که می خواهد عبـور کند، عبور باید بکند، جهنم‏‎ ‎‏برای او هم هست، لکن جهنم صدا می کند که نور مـن را داری از‏‎ ‎‏بین می بری، زود رد شو ـ در روایـات ماست که انبیا ـ که ائمه‏‎ ‎‏علیهم السلام فرموده اند این راجع به همه اولیاست ـ که «ما از‏‎ ‎‏صراط گذشتیم در صورتی که خاموش بود جهنم: ‏جُزْنا وَهِیَ‎ ‎خامِدَةٌ‏.(233)‏

28 / 12 / 59

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 342

نورانیّت عقل، خاموش کننده شعله آتش

‏صراط که عبورگاه مردم است به سوی بهشت، بر متن جهنم است‏‎ ‎‏و شاید آتش محیط به آن باشد؛ یعنی از جوف آتش، صراط را‏‎ ‎‏کشیده باشند، منتهی آن که، برای مؤن، لهیب آتش منطفی شود؛‏‎ ‎‏چنانچه در روایت است که:‏

إنَّ النّارَ تَقُولُ لِلْمُؤمِنِ یَوْمَ الْقِیامَةِ جُزْ یا مُؤمِنُ فَقَدْ أطْفَأ نُورُکَ لَهَبِی.‎[20]‎

‏    ‏‏و این که برای مؤن، لهیب منطفی شود، برای آن است که‏‎ ‎‏مؤن را از نورانیّت عقل نصیب است و به مقدار نصیب و بهره اش‏‎ ‎‏از نورانیّت عقل، غلبه بر لهیب آتش کند که در دنیا صورتش لهیب‏‎ ‎‏نار شهوت و غضب است. و چون مؤن صاحب عقل کلی نیست و‏‎ ‎‏آلودگی به دنیا و دار طبیعت دارد، منتهی آن که، نور عقل غلبه کند‏‎ ‎‏بر لهیب آن به مقدار سلوک و ریاضت او، این طور تعبیر شده. و اما‏‎ ‎‏برای صاحبانِ عقل کلّ و حضرات اولیایِ کُمَّل ـ علیهم صلوات الله‏‎ ‎‏ـ وارد است ‏جُزْنا وَ هِیَ خامِدَةٌ‏ زیرا که دارِ طبیعت را در نفوس کامله،‏‎ ‎‏به هیچ وجه، تصرفی نیست و از لهیب جهنم طبیعت، به کلی‏‎ ‎‏مأمونند؛ زیرا که آنها طبیعت را نیز الهی نمودند.(234)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

گذر به سلامت از آتش

رحم و امانت، دو جانب صراط

‏انبیا عبور می کنند، ‏جُزنا وَ ِهیَ خامِدَةٌ‏، آنها آتش خاموش است‏‎ ‎‏برایشان، همان طور که برای حضرت ابراهیم خاموش بود، سرد‏‎ ‎‏بود ‏‏[‏‏برای‏‏]‏‏ آنها آتش خاموش است. مؤمنین هم با سلامت‏‎ ‎‏می گذرند، آتش خاموش نیست اما آتش به آنها ضرر نمی زند.(235)‏

10 / 4 / 63

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 343

‏و باسناده عن ابی جعفر ـ علیه السلام ـ قال ‏قال ابوذر‏[‏رضی الله ‎ ‎عنه‏]‏سمعت رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ یقول: حافتا الصراط یوم القیامة‎ ‎الرحم و الامانة؛ فاذا مرّالوصول للرحم المؤدّی للامانة، نفذ الی الجنة؛ و اذا‎ ‎مرّالخائن للامانة القطوع للرحم، لم ینفعه معهما عمل و تکفأ به الصراط فی النار.‎[21]‎

‏     ‏‏«ابوذر ـ علیه الرحمة ـ گوید شنیدم رسول خدا ـ صلی الله علیه‏‎ ‎‏و آله ـ می فرمود: "رحم و امانت در روز قیامت در دو جانب صراط‏‎ ‎‏هستند؛ پس وقتی بگذرد وصل کننده رحم و ادا کننده امانت، عبور‏‎ ‎‏نماید به سوی بهشت. و وقتی بگذرد خیانت کننده امانت و قطع‏‎ ‎‏کننده رحم، نفع نرساند به او با اینها عملی و او را صراط برگرداند‏‎ ‎‏در آتش."» پس معلوم شد که صورت رحم و امانت در آن عالم در‏‎ ‎‏دو جانب صراط ایستاده اند و اعانت کنند کسانی را که صله رحم و‏‎ ‎‏ادای امانت کردند؛ و با ترک آنها هیچ عملی فایدت نکند و او را به‏‎ ‎‏جهنم افکند.(236)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نور و روشنایی صراط

‏و در حدیث معروف وارد است: ‏العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء.‎[22]‎

‏    ‏‏و از برای این نور مراتبی است به حسب مراتب ایمان و علم‏‎ ‎‏اهل آنها. و باید دانست که این نور حقیقی که در قلوب اهل ایمان و‏‎ ‎‏علم است چون از انوار عالم آخرت است، در آن عالم به مقتضای‏‎ ‎‏فعالیت نفس ظهور به نورانیت حسیه نماید؛ و همین نور است که‏‎ ‎‏صراط را روشن نماید. و یک دسته نورشان مثل نور شمس، و‏‎ ‎‏دیگری مثل نور قمر، تا برسد به آنکه فقط نورش جلو پایش را‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 344

‏روشن نماید.(237)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

زاد و راحله عبور از صراط

‏زاد و راحله انسان خصال خود انسان است. مرکوب این سفر پر‏‎ ‎‏خوف و خطر و این راه تاریک و باریک و صراط احدّ از سیف و‏‎ ‎‏ادقّ از شَعر، همت مردانه است. نور این طریق مظلم ایمان و‏‎ ‎‏خصال حمیده است. اگر سستی کند و فتور نماید، از این صراط‏‎ ‎‏نتواند گذشت؛ به رو در آتش افتد و با خاک مذلت یکسان شده به‏‎ ‎‏پرتگاه هلاکت افتد. و کسی که از این صراط نتواند گذشت، از‏‎ ‎‏صراط آخرت نیز نتواند گذشت.(238)‏

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 345

‎ ‎

کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 346

  • . «به تعداد نفسهای مخلوقات، به سوی خداوند راه است»؛ حدیث منسوب به رسول اکرمص است. جامع الاسرار و منبع الانوار؛ ص 8، 95، 121.
  • . تین  /  5.
  • . «همانا پروردگار من بر راه راست است»؛ هود  /  56.
  • . حمد /  5.
  • . حمد /  6.
  • . عن ابی عبداللّه ع قال: «الصراط المستقیم امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام»؛ معانی الاخبار؛ ج 2، ص 32، باب معنی الصراط، ح 2 و همچنین حدیث سوم همین باب ؛ تفسیر علی بن ابراهیم؛ ص 606.
  • . «عن سیّدالعابدین علی بن الحسین ع قال: لَیسَ بَینَ اللّه و بین حُجَّتَه حِجابٌ، فَلا للّه دون حُجّتِهِ سَترٌ، نحنُ ابواب اللّه ، و نحن الصّراط المستقیم، و نحن عَیبَةُ عِلمِه، و نحن تراجمة وَحْیِهِ وَ نَحنُ ارکانُ توحیده، و نحن موضع سرّه؛ امام سجاد(ع) فرمود: بین خدا و حجّت او حجاب نیست. خدا را پرده ای غیر از حجّت نیست، ما ابواب خدا و صراط مستقیم و گنجینه علم او هستیم، ترجمان وحی او و اساس توحید او و جایگاه سرّ او هستیم»؛ معانی الاخبار؛ ص 35، باب معنی الصراط، ح 5.
  • . «شمایید راه بزرگ و صراط استوار»؛ من لایحضره الفقیه؛ ج 2، ص 372 ؛ مفاتیح الجنان، باب زیارات، زیارت جامعه کبیره.
  • . ملک /  22.
  • . اصول کافی؛ ج 1، ص 432، کتاب الحجّة، «باب فیه نکت و نتف من التّنزیل فی الولایة»، ح 91.
  • . «عن حمران قال سمعت ابا جعفر ع یقول: قول اللّه تعالی: و انّ هذا صراطی مستقیما فاتّبعوه ولا تتّبعوا السّبل. قال: علی بن ابیطالب و الائمه من وُلِد فاطمه هم صراط اللّه ، فمن اباهم، سلک السُّبُل؛ حمران گوید از امام باقر(ع) شنیدم که درباره کلام خداوند فرمودند: همانا این راه من است؛ پس پیرو آن شوید و به راههای [دیگر ]مروید. فرمود: علی بن ابیطالب و امامان از ذریّه فاطمه راه خدایند، پس هر که از آنان روی گرداند به راههای دیگر رفته است»؛ بحارالانوار؛ ج 24، ص 15، کتاب الامامة، باب 24، ح 17.
  • . عن الفضیل قال: «دخلت مع ابی جعفرع، المسجد الحرام و هو متّکی علیّ، فنظرالی النّاس، و نحن علیباب بنی شیبه، فقال: یا فضیل، هکذا کان یطوفون فی الجاهلیّة، لایعرفون حقّا ولا یدینون دینا، یا فضیل، انظر الیهم، مکبّین علی وجوههم، لَعَنَهُمُ اللّه ُ مِنْ خَلْقٍ مَسخُورٍ بهم مُکِبّینَ عَلی وُجوهِهِم. ثمّ تلا هذه الآیَة: "أَفَمَنْ یَمْشی وَ مُکِبّا عَلی وَجْهِهِ اَهْدی اَمّنْ یَمْشی سَوِیّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ؟ یعنی، وَاللّه ِ، علیّا(ع)، وَالأَوْصیاءَ ـ علیهم السلام»؛ روضه کافی؛ ص 288، ح 434.
  • . حمد /  6 ـ 7.
  • . حمد /  7.
  • . از جمله در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ آمده است: «الصِّراطُ اَدَقُّ من الشَّعرِ و أحَدُّ مِن السَّیْفِ وَ أَظْلَمُ مِنَ اللَّیْلِ؛ صراط از مو باریکتر و از لبه شمشیر، تیزتر و از شب، سیاهتر است»؛ صدوق؛ امالی؛ ص 177، مجلس 33، ح 4 ؛ بحارالانوار؛ ج 8، ص 65، کتاب عدل و معاد، باب 22، ح 2.
  • . «در حالی که جهنّم خاموش بود از آن گذر کردیم»؛ علم الیقین؛ ج 2، ص 971، المقصد الرابع، الباب التاسع، الفصل الثالث.
  • . حمد /  6 ـ 7.
  • . حمد /  7.
  • . بدرستی که آتش در روز رستاخیز به مؤن می گوید: ای مؤن از آتش بگذر، پس به تحقیق که نور تو، شعله و حرارت مرا خاموش کرد»؛ تفسیر نورالثقلین؛ ج 3، ص 354، ح 133.
  • . اصول کافی؛ ج 2، ص 152، کتاب الایمان و الکفر، باب صله الرحم، ح 11.
  • . «علم، نوری است که خداوند آن را در دل هرکس بخواهد می اندازد». در حدیث عنوان بصری از امام صادقع، آمده است: «لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعلُمِ انّما هوَ نورٌ یَقَعُ فی قَلْبِ مَنْ یِریدُ اللّه تبارک و تعالی اَنْ یَهْدِیَهُ»؛ بحارالانوار؛ ج 1، ص 225، کتاب العلم، باب 7، ح 17.