فصل سیزدهم: بهشت و جهنّم

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏               ‏فصل سیزدهم

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

بهشت و جهنّم

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 353


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 354

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

اقسام بهشت و جهنّم

‏غالبا وصف جهنم و بهشت که در کتاب خدا و اخبار انبیا و اولیا‏‎ ‎‏شده جهنم و بهشت اعمال است که از برای جزای عملهای خوب‏‎ ‎‏و بد تهیه شده است. گاهی اشاره خفیه ای نیز به بهشت و جهنم‏‎ ‎‏اخلاق که اهمیتش بیشتر است شده؛ و گاهی هم به بهشت لقاء و‏‎ ‎‏جهنم فراق، که از همه مهمتر است، گردیده.(251)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مراتب بهشت

‏قوله: الجزاء الوفاق، ای الجزاء الّذی یکون بحسب الاعمال و هو‏‎ ‎‏جنّة الاعمال لقوله تعالی: ‏وَ وَجَدُوا ماعَمِلُوا حاضِرا‎[2]‎‏، کما أنَّ الاستحقاق‏‎ ‎‏هو جنّة الصّفات و الاخلاق الّتی یحصل بحصول الملکات الحسنة‏‎ ‎‏و الهیئات النّوریة‏‎[3]‎‏ و اشیر الیه فی الکتاب الالهی بقوله: ‏فیها ما تَشْتَهیهِ‎ ‎الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ.‎[4]‎‎[5]‎‏(252)‏

‏ ‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 355

ارتباط مراتب بهشت با مراتب انسانی

‏جنات نیز به تقسیم کلی سه جنت است: یکی جنت ذات، که‏‎ ‎‏غایت علم بالله و معارف الهیه است. و دیگر جنت صفات، که‏‎ ‎‏نتیجه تهذیب نفس و ارتیاض آن است. و سوم جنت اعمال، که‏‎ ‎‏صورت قیام به عبودیت و نتیجه آن است. و این جنات معموره و‏‎ ‎‏آبادان نیستند؛ چنانچه ارض جنت اعمال قاع است؛ چون اراضی‏‎ ‎‏نفس در اول امر. و آبادان و عمران آنها تابع عمران و آبادانی نفس‏‎ ‎‏است. چنانچه اگر مقام غیب نفس تعمیر به معارف الهیه و جذبات‏‎ ‎‏غیبیه ذاتیه نشود، بهشت ذات و جنت لقاء از برای انسان حاصل‏‎ ‎‏نشود. و اگر تهذیب باطن و تحلیه سر نگردد و عزم و اراده قوی‏‎ ‎‏نشود و قلب مجلای اسماء و صفات نگردد، بهشت اسماء و‏‎ ‎‏صفات، که جنت متوسطه است، برای انسان نباشد. و اگر قیام به‏‎ ‎‏عبودیت نکند و اعمال و افعال و حرکات و سکنات او مطابق‏‎ ‎‏دستورات شرایع نباشد، بهشت اعمال، که ‏فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ‎ ‎الْأَعْیُنُ‏ می باشد، از برای او نیست.(253)‏

*  *  *

‏ ‏

ارتباط مراتب بهشت با مقامات معنوی

‏چنانچه فلاسفه بزرگ گفته اند و از قرآن کریم نیز ظاهر می شود‏‎ ‎‏غیر از بهشت جسمانی که بیشتر آیات قرآن در توصیف آن وارد‏‎ ‎‏شده و آن منزلگاه ثواب بهشتیان است مقامات و مراتب دیگری از‏‎ ‎‏برای بهشت است که از مقام ثواب بیرون است و آن از مقامات‏‎ ‎‏معنویه و لذات روحیه است و بسته به کمالات روحیه و معارف‏‎ ‎‏الهیه است که از مقامات نفس است و پس از این مقام نیز مقامات‏‎ ‎‏دیگری است که شهرهای ولایت و محبت از آن تعبیر کنند و‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 356

‏کسانی که به این مقامات معنویه رسیده اند به بهشت جسمانی که‏‎ ‎‏مقام ثواب الهیه است نظر ندارند و از آن اعراض کنند و به مقامات‏‎ ‎‏معنویه سرگرم شوند به این جهت و جهات دیگر که ذکرش‏‎ ‎‏مناسب با این رساله نیست چه بسا شود که صاحبان این مقامات‏‎ ‎‏معنویه از منزل ثواب که بهشت جسمانی است اعراض کنند ولی‏‎ ‎‏کسانی که به این مقام نرسیدند و دلخوشی آنها به همان ثواب و‏‎ ‎‏بهشت جسمانی است درجات این بهشتشان هزار هزار مقابل‏‎ ‎‏بیشتر از آنها باشد در صورتی که از مقامات معنویه و لذات‏‎ ‎‏روحانیه صاحبان آن مقامات روحشان اطلاع نخواهد داشت.(254)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مراتب بهشت و نسبت آن با معرفت حق

‏شیخ جلیل بهائی قدّس سرّه در رساله عروة الوثقی می فرماید: «و‏‎ ‎‏نعمتهای خدای سبحان گرچه اجلّ از آن است که در احاطه احصاء‏‎ ‎‏در آید... لکن آنها دو جنس می باشند: نعمتهای دنیویّه و‏‎ ‎‏اخرویّه...»‏‎[6]‎

‏    ‏‏بالجمله، غیر از آنچه شیخ بزرگوار فرمودند، که راجع به لذّات‏‎ ‎‏حیوانیّه و حظوظ نفسانیّه بود، نعمتهای دیگری است که عمده آن‏‎ ‎‏سه است:‏

‏     یکی، نعمت معرفت ذات و توحید ذاتی، که اصل آن سلوک‏‎ ‎‏الی الله و نتیجه آن بهشت لِقاء است. و اگر سالک را نظر به نتیجه‏‎ ‎‏باشد، در سلوک نقصانی است، زیرا که این مقام، مقام ترک خود و‏‎ ‎‏لذّات خود است؛ و توجّه به حصولِ نتیجه توجّه به خود است؛ و‏‎ ‎‏این خودپرستی است نه خداپرستی، و تکثیر است نه توحید، و‏‎ ‎‏تلبیس است نه تجرید.‏


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 357

‏     دوم، نعمتِ معرفتِ اسماء است. و این نعمت منشعب شود به‏‎ ‎‏حسب کثرت اسمائی. و اگر مفردات آن حساب شود، هزار است؛‏‎ ‎‏و اگر با ترکیبات دو اسمی یا چند اسمی حساب شود، از حدّ احصا‏‎ ‎‏خارج است ـ ‏وَ اِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ الله لا تُحْصُوها.‎[7]‎‏ و توحید اسمائی در این‏‎ ‎‏مقام، نعمتِ معرفتِ «اسم اعظم» است که مقام احدیّت جمع‏‎ ‎‏اسماء است. و نتیجه معرفت اسماء بهشت اسماء است؛ هر کس‏‎ ‎‏به اندازه معرفت یک اسم یا چند اسم فرداً یا جمعاً.‏

‏     سوم، نعمت معرفت افعالی است؛ که این نیز شعب کثیره‏‎ ‎‏غیرمتناهیه دارد. و مقام توحید در این مرتبه، احدیّت جمع‏‎ ‎‏تجلّیات فعلیّه است که مقام «فیض مقدّس» و مقام «ولایت مطلقه»‏‎ ‎‏است. و نتیجه آن بهشت افعالی است که تجلّیات افعالیّه حق است‏‎ ‎‏در قلب سالک. و شادی تجّلی به موسی بن عمران در اول امر که‏‎ ‎‏گفت: ‏ءانَسْتُ ناراً،‎[8]‎‏ به تجلّی افعالی بوده؛ و آن تجلّی که اشاره به آن‏‎ ‎‏است قول خدای تعالی: ‏فَلَمّا تَجَلّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّا وَ خَرَّ مُوسی صَعِقا،‎[9]‎‎ ‎‏تجلّی اسمائی یا ذاتی بوده.‏

‏     پس، صـراط «منعم علیـهم» در مقام اوّل، «صـراط» سلوک الی‏‎ ‎‏ذات الله ، و «نعمـت» در آن مقـام، تجلّی ذاتی است. و در مقـام‏‎ ‎‏ثانی، «صراط» سلـوک به اسماء الله و «نعمت» در آن مقـام،‏‎ ‎‏تجلّیات اسمائیه است. و در مقام سوم، سلوک به فعل الله است؛ و‏‎ ‎‏«نعمت» آن، تجلّی افعالی است. و اصحاب این مقامات را به‏‎ ‎‏بهشتها و لذّتهای عامّه نظری نیست، چه روحانی باشد یا‏‎ ‎‏جسمانی؛ چنانچه در روایات برای بعض مؤمنین نیز این مقام را‏‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 358

‏اثبات فرموده است.‏‎[10]‎‏(255)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حقیقت جنّت جسمانی

‏حقیقت جنت جسمانی، صور غیبیه ملکوتیه اعمال است.(256)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

بهشت جسمانی، نتیجه اعمال صالحه

‏در حدیث است که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ وقتی به‏‎ ‎‏معراج تشریف بردند، در بهشت ملائکه ای چند دیدند که گاه‏‎ ‎‏اشتغال به بنای ابنیه دارند و گاه از کار باز می ایستند. فرمود به‏‎ ‎‏جبرئیل: سبب این چیست؟ عرض کرد: مواد این بناها که می کنند‏‎ ‎‏اذکار امت است. هر وقت ذکر گویند، موادی برای آنها حاصل‏‎ ‎‏شود، پس ملائکه مشغول بنا شوند؛ و وقتی آنها از ذکر باز مانند،‏‎ ‎‏اینها از عمل نیز باز ایستند.‏‎[11]‎

‏    ‏‏بالجمله، صورت بهشت و جهنم جسمانی همان صور اعمال و‏‎ ‎‏افعال حسنه و سیئه بنی آدم است که در آن عالم به آنها رجوع‏‎ ‎‏کنند؛ چنانچه در آیات شریفه نیز به آن اشاره و تلویح شده؛ مثل‏‎ ‎‏قول خدای تعالی: ‏وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِرا.‎[12]‎‏ و قوله: ‏انما هی اعمالکم ترد‎ ‎


کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 359

الیکم.‎[13]‎‏(257)‏

*  *  *

‎ ‎

کتابمعاد از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 360

  • . کهف / 49.
  • . هیئات نوریّه: مراد، انوار عرضیه قائم به غیر است. فرهنگ علوم عقلی؛ ص 636.
  • . زخرف / 71.
  • . [در مورد] سخن او «جزای وفاق» یعنی جزایی که به حسب اعمال باشد، که همان «جنّت اعمال» است. بنا به فرموده خدای تعالی: «هرچه عمل کرده اند را حاضر می یابند» چنانچه «استحقاق» عبارت است از «جنّت صفات و اخلاق» که با کسب ملکات حسنه و هیئات نوریّه حاصل شود و در کتاب الهی به آن اشاره فرموده است: «آنچه خواسته نفسها و موجب لذّت چشمهاست، در آنجا هست».
  • . رساله عروة الوثقی؛ ص 38.
  • . «اگر بخواهید که نعمتهایش را شمارش کنید، نتوانید»؛ ابراهیم /  34.
  • . «آتش می آورم»؛ طه  /  10؛ نمل  /  7؛ قصص  /  29.
  • . اعراف /  143.
  • . بحارالانوار؛ ج 77، ص 21، کتاب الروضة، باب مواعظ اللّه تعالی و سائر الکتب السماوی، ح 6.
  • . عَنْ جَمیلٍ، عَنْ أَبی عَبْدِاللّه ع قالَ: قالَ رَسُولُ اللّه (ص): «لَمّا اُسْری بی إلَی السَّماءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ فیها مَلائِکةٌ یَبْنُونَ لَبِنَةً مِنْ ذَهَبِ وَ لَبِنَةً مِنْ فِضَّةِ وَ رُبَّما امْسَکُوا فَقُلْتُ لَهُمْ: ما لَکُمْ رُبّما بَنَیْتُمْ وَ رُبَّما أمْسَکْتُم؟ فَقالُوا: حَتّی تَجیئَنا النَفَقَةُ، فَقُلْتُ لَهُمْ: وَ مانَفَقَتُکُمْ؟ فَقالُوا: قَوْلُ الْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیا: سُبْحانَ اللّه وَ الْحَمْدُ للّه ِ وَ لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وَ اللّه ُ أَکْبَرُ، فَإذا قالَ بَنَیْنا وَ إذا أَمْسَکَ أَمْسَکْنا؛ امام صادق(ع) فرمود: پیغمبر(ص) فرمودند: وقتی مرا به آسمان بردند وارد بهشت شدم در آنجا فرشتگانی دیدم که از خشتی طلا و خشتی نقره ساختمان می ساختند و گاهی دست از کار می کشیدند، به آنها گفتم: شما چرا گاهی کار می کنید و زمانی دست از کار می کشید؟ جواب دادند: تا اینکه مصالح ما به ما برسد. به آنها گفتم: مصالح شما چیست؟ پاسخ دادند: سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر که مؤمن در دنیا می گوید، وقتی ذکر می گوید ما می سازیم و وقتی ساکت می شود ما دست از کار می کشیم»؛ بحارالانوار؛ ج 90، ص 169ـ170، کتاب الذکر و الدّعاء، باب 2، ح 7.
  • . کهف  /  49.
  • . «این اعمال شماست که به سوی شما برگردانده می شود»؛ علم الیقین؛ ج 2، ص 884، المقصد الرابع، الباب الثانی، الفصل السادس.