خودخواهی، منشا نزاعها
اگر تمام انبیا جمع بشوند در یک محلی، هیچ وقت با هم نزاع نمی کنند. اگر اولیا و انبیا را، شما فرض کنید که الآن بیایند در دنیا، هیچ وقت با هم نزاع ندارند. برای اینکه نزاع مال خودخواهی است. از نقطۀ نفس انسان پیدا می شود که آنها نفس را کشته اند. جهاد کرده اند و همه خدا را می خواهند. کسی که خدا را می خواهد نزاع ندارد. همه نزاعها برای این است که این برای خودش یک چیزی می خواهد، آن هم برای خودش یک چیزی می خواهد. این دو خودها تزاحم می کنند. این قدرت را می خواهد مال خودش باشد، آن هم قدرت را می خواهد مال خودش باشد. تزاحم می کنند. جنگ درمی آید. اگر مردم تربیت بشوند به تربیت انبیا که همۀ کتب آسمانی برای این تربیت آمده است، همۀ این نزاعها ازبین می رود. همۀ این گرفتاریهایی که برای بشر است از بین
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 30
می رود.(35)
2 / 10 / 58
* * *
ابرقدرتها، منشا جنگها
در دنیا هم همۀ فسادها و همۀ جنگهایی که در عالَم تحقق پیدا می کند به دست ابرقدرتها، همه جنگهای شیطانی و طاغوتی است. در جنگها هم جنگ طاغوتی هست و جنگ توحیدی. جنگهایی که پیغمبرها می کردند، اولیا می کردند، مومنین می کردند برای این بود که اشخاص سرکش را از آن سرکشیها برگردانند و تادیب کنند. این جنگ، جنگ الهی است و آن جنگهایی که برای احراز مقام است، برای به دست آوردن قدرت است، برای تحمیل بر جامعه هاست، برای جنایتکاری این ابرقدرتهاست یا هر قدرتی، این جنگها جنگهای ابلیسی است و جنگهای طاغوت است.(36)
9 / 6 / 59
* * *
حب نفس، منشا همه گرفتاریها
اساس این گرفتاریهایی که بشر به آن مبتلاست، از زمان آدم صفی الله تا امروز و از امروز تا روز حشر، آنکه بشر به آن مبتلاست و اساس تمام فسادها و جنگها و ظلمها و تعدیها و تجاوزها بر آن محور است، اساسش حب نفس است که شعبه هایی از این حب نفس و مظاهری که دارد که اگر ملاحظه بفرمایید، این مظاهری که پایه اش حب نفس است، بشر را به تباهی کشیده و می کشد و انبیا هم برای اصلاح این امر آمده اند و مع الاسف، آنطوری که آنها می خواستند، موفق نشده اند و گمان ندارم که هیچ کس موفق بشود. یک شعبه از این و یک مظهری از این حب نفس، حب ریاست است؛ حب جاه است؛ حب غلبه است. از اول عالم تا حالا، از
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 31
این قدرتهای جابر هر چه به مردم رسیده است، از این حب اشتهار، ریاست، حب قدرت و از اینها بوده است که اساسش همان حب نفس است. الآن هم که ما در یک وضعی باقی هستیم در دنیا که همه می دانید دنیا الآن چه خبر است وبر بلاد مسلمانها چه می گذرد و بر کشورهای مظلوم چه ظلمها واقع می شود، اساس همۀ اینها همان حب مسند و ریاست است. حب قدرت است که امریکا را وادار می کند که این جنایتهایی که در طول تاریخ بی سابقه است، انجام بدهد. و حب سلطه و ریاست است که شوروی را برمی انگیزد که اینطور با مردم دنیا و مظلومین دنیا رفتار کند. و حب نفس است که کشورهای اسلامی، سران کشورهای اسلامی در مقابل جنایاتی که از این قدرتها واقع می شود و از وابستگان آنها واقع می شود، بی تفاوتند. اگر این حب نفس در این سران کشورهای اسلامی نبود و این حب جاه و قدرت نبود، با این فجایع که واقع شده است، با این ظلمهایی که واقع شده است بر ایران و بدتر از او بر لبنان، نمی نشستند و تماشا کنند... اگر این حب جاه نبود، که ارث شیطان است واز اول شیطان برای همین خصیصه ای که داشت مطرود شد، و چون خودش را از آدم بالاتر می دانست و خودش را «نار» می دانست و آدم را «طین» و آن نورانیت آدم را ادراک نکرده بود، موجب این شد که مطرود شد و قسم خورد که همه را مطرود کند، یعنی همۀ بشر را، و الآن دارد او موفق می شود در مقابل همۀ انبیا.
این حمله ای که صدام به ایران کرد، خوب، همه می دانید که برای این بود که سردار قادسیه بشود! و آن مسائل و این حمله ای که اسرائیل بر لبنان در مقابل چشم همۀ مسلمانان منطقه و دولتهای منطقه کرد، همه می دانید که برای قدرت طلبی وجاه طلبی [بود. ]و امریکا هم همین و همۀ قدرتها هم همین.(37)
9 / 6 / 61
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 32
بی تقوایی، عاملجنگ
اگر تقوا در کار بود و اگر چنانچه هر کسی روی مرز خودش عمل می کرد، اینهمه جنگ و جدال پیش نمی آمد.(38)
11 / 9 / 61
* * *
تخصص بی تعهد، علت جنگ
ما می دانیم که اگر با دقت ریشه یابی کنیم، آنچه بر ملت ما گذشته و اکنون می گذرد حتی جنگ تحمیلی، سرچشمه از دانشگاه غربزده و متخصصان غیر متعهد و وابسته گرفته است.(39)
19 / 9 / 63
* * *
سرکشی نفس، منشاجنگها
آمال نفسانی که پایینتر از آمال عقلانی است، عالم را به آتش کشیده.
تمام این جنگها و تمام این نزاعهایی که در این عالم واقع می شود، چه در یک عایله واقع بشود یا در همۀ عالم، که آن هم یک عایله است، تمام اینها از همین سرکشی نفس است.(40)
8 / 3 / 66
* * *
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 33