تشابه منطق کارتر و معاویه
در جنگ صفین وقتی که عمار یاسر برای خاطر جنگ با معاویه در رکاب امیرالمومنین کشته شد، بین لشکر معاویه حرف واقع شد که پیغمبر به عمار فرمودند که تو را فرقۀ یاغی و باغی شهید می کنند و حالا لشکر معاویه شهید کرده است عمار یاسر را، پس باید فرقۀ یاغی و طاغی همین معاویه و لشکر او باشند. معاویه گفت که نه، این را امیرالمومنین کشته برای اینکه او فرستاده او را به جنگ، و وقتی که او فرستاد به جنگ پس امیرالمومنین او را کشته است؛ پس فرقۀ باغیه عبارت از آن دسته هستند! منطق کارتر همین منطق معاویه است که گفته است به اینکه اینها مردم را به کشتن می دهند ـ
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 42
یعنی علمای اسلام مردم را به کشتن می دهند. حالا باید ما حساب این را با ایشان بکنیم ببینیم که آیا این منطق ایشان همان منطق معاویه است یا یک قدری هم بدتر، یا یک منطق صحیحی است.(53)
25 / 9 / 57
* * *
فرق بین قیام دنیایی و الهی
دشمنهای ما می خواهند برای دنیا بزنند. شما برای خدا می خواهید جنگ بکنید، نهضتتان برای خدا بوده است. آنها برای دنیا بوده. این دو تا فرق، فرق بین این دو تا خیلی زیاد است که یک دسته ای برای خدا قیام کنند، یک دسته ای برای دنیا. آن که برای دنیاست تا ببیند که شاید دنیایش متزلزل بشود فرار می کند. آن که برای خداست تا آخر هم فرار نمی کند.(54)
29 / 9 / 58
* * *
تفاوت ماهیت جنگها
جنگ علی بن ابیطالب با جنگ معاویه ماهیتاً فرق دارد، ذاتاً فرق دارد؛ یکی شمشیر می کشد و ظل الله است؛ ظل خداست. یکی شمشیر می کشد و ظل شیطان است، ماهیتاً این دو تا با هم فرق دارند.(55)
21 / 3 / 59
* * *
تمایز قوای مسلح ایران با قوای مسلح عراق
عمدۀ حرف این است که فرق است مابین قوای مسلّح ایران با قوای مسلّح عراق، فرق است ما بین فرماندهان قوای مسلّح ایران با فرماندهان قوای مسلّح عراق و آن این است که اینها به اسلام فکر می کنند و روی قواعد اسلام می خواهند عمل بکنند، و لهذا، به شهرهایی که دفاع ندارند، به
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 43
مردم بازار و به مردم و فقرای جاهای دیگر کاری ندارند و فقط اگر الزام پیدا کردند که یک مثلاً، توپی بیندازند، یک بمبی بیندازند، به همان مراکزی که مراکز قدرت شیطانی است، اینها هجوم می کنند. لکن فرماندهان عراق از خدا بی خبرند، اعتقادی به این مسائل ندارند. لهذا، توی شهرها می اندازند بمبهایشان را، در خرمشهر، در اهواز، در این جاها، شهرها را هدف قرار می دهند و ما دستمان بسته است از این جهت که نمی خواهیم مردم عادی و مردم بی گناه تلف بشوند و آنها دستشان باز است از باب اینکه اعتقاد به آن چیزهایی که در اسلام مطرح است، آن چیزهایی که «انسان بما انّه انسان» می فهمد، آن چیزهایی که شرف انسان اقتضا می کند، آنها این مسائل پیششان مطرح نیست. آنها همان پیش بردن و رفتن و زدن و اینطور چیزها، لکن اینطور نیست که مملکت ایران نتواند اینها را از بین ببرد، لکن می خواهد قدم به قدم پیش برود که مبادا بی گناهها ـ خدای ناخواسته ـ زیر پا بروند. ما باید روی قواعد اسلامی عمل بکنیم. قدم قدم پیش رفتیم، تکه تکه جلو رفتیم و آنها خیال کردند قدرتی در کار نیست. حالا فهمیدند آنها که نه، قدرت هست، لکن قدرتمندان اینجا روی یک قواعد عمل می کنند و قدرتمندان اشرار روی یک قواعد دیگر عمل می کنند. لهذا، آنها مراکز جمعیت را هر جا پرجمعیت است آنها به توپ می بندند یا نارنجک می اندازند. اینها می خواهند همان هدفهایی که مربوط به قوای مسلّحۀ آنهاست [سقوط] بکند.(56)
8 / 7 / 59
* * *
تفاوت ارتش ما با ارتش دشمن
فرق ارتش ما و ارتش آنها این است که ارتش ما دستش بسته است. ارتش ما اسلام برایش تکلیف معیّن کرده. ارتش آنها دستشان باز است. توپ،
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 44
موشک زمین به زمین به اصطلاح خودشان می اندازند، نُه متری، ده متری، یک شهر هم همه اش را خراب کنند، آن وقت تبریک می شنوند. ارتش ما نمی کند این کار را، نمی تواند این کار را بکند و نخواهد کرد. ارتش ما فقط موارد جنگی آنها و اشخاصی که مخالف اسلام و قیام بر ضد اسلام کردند، می کوبد و خواهد کوبید.(57)
6 / 8 / 59
* * *
دشمن به دنبال ویرانی است
صدام گفته است که چنانچه به مقاصد من عمل نکنید، من بیشتر از این، کشور شما را خراب می کنم. تو هر چه توانستی کرده ای و هرچه بتوانی می کنی و بیشتر از آن هم نتوانستی که بکنی، نه اینکه نخواستی بکنی. تو اگر بتوانی تمام مسلمین ایران را خواهی کشت، لکن این خیال باطلی بود که کردی و گمان کردی که ملت ایران بی تفاوت است، اگر تو هجوم بیاوری به کشورش و ارتش ایران ضعیف و ناتوان است. ملت و ارتش به تو فهماند که مساله آنطور که تو حساب کرده بودی و آنطور که قدرتهای بزرگ حساب کرده بودند، نبود و همان وقت که تو هجوم کردی و ناگهان هجوم کردی، جلوی تو را گرفتند و پس از آن یک قدم هم پیش نیامدی و حالا همهر روز عقبتر خواهی رفت. و اگر نبود خوف اینکه ملت شریف عراق صدمه ببیند، اگر ما هم و ارتش ما هم و ملت ما هم مثل صدام فکر می کرد که باید پیشبُرد ولو به کشتن ملتها، ولو بهکشتنبچه ها و زنها و پیرمردها، اگر یک همچو برنامه ای بود، امروز می دیدی که عراق دیگر کسانی را که بتوانند کاری انجام بدهند، ندارد. لکن کشور ما متعهد به اسلام است و ارتش ما متعهد به اسلام است؛ ارتشی است که از بالای شهرهای بزرگ عراق می گذرد و در آخرین نقطۀ عراق، در مرز اردن، می کوبد مراکز نظامی عراق را و یک بمب در شهرهای عراق نمی اندازد.
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 45
این کشور اسلامی است و این لشکر، اسلامی و این قوای مسلحه، اسلامی است و آن کسی که می کوبد مسلمین را و آواره می کند مسلمین عرب را و به تباهی می کشد کشور اسلامی را، به جرم اسلامیت، آن کس در سلک مسلمین نیست؛ هر چه هم فریاد بزند که من مسلمم، فریاد بزند که من شهادت می دهم، لکن این اسلامنفاق است که بسیاری از شهادتها را می دهند و در صدر اسلام هممی دادند، لکن منافقینی بودند که بالاتر از سایر کفاربودند.(58)
20 / 1 / 60
* * *
رضایت
الهی و شیطانی، اهداف جنگها
فرق است ما بین ایدۀ شماها و دشمنهای شما؛ آنها برای قدرتمندی، برای نمایش قدرت، برای شیطان، با اسلام به جنگ برخاستند و شما برای خدا و برای رضای او و برای قوت دادن به اسلام و پیاده کردن احکام اسلام به دفاع برخاستید. شما مدافع از انسانهای مظلوم در طول تاریخ هستید. مدافعات شما از اسلام و پیروزی شما انحصار به پیروزی در میدان ندارد. شما در تمام ابعاد پیروز هستید و شما در تمام جهات معنوی و مادی پیروز هستید و شما در طول تاریخ پیروز هستید و پیروزی شما پشتوانۀ پیروزی مستضعفین جهان است در طول تاریخ. شمایی که با آغوش باز و با روی گشاده به طرف الله و به طرف لقاءالله و به طرف شهادت می روید پیروز هستید؛ چه در میدان جنگ پیروز بشوید و می شوید، و چه ـ خدای نخواسته ـ شکست بخورید و نخواهید خورد. شما آن چیزی را که همراه دارید دشمنان شما ضد او را همراه دارند؛ شما رضای خدا را همراه دارید و آنها سخط خدا را، شما ایمان را همراه دارید و آنها طرفداری از کفر را، شما آرامش قلبی دارید و در این جنگ با آرامش، با خاطر آسوده، با این ایده که اگر شهید بشوم پیروزم و اگر پیروز بشوم هم
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 46
پیروزم، شما این را دارید و آنها از مرگ فرار می کنند. بین این دو طایفه بسیار فرق است؛ آن که مرگ را در آغوش می گیرد برای اینکه شهادت است، برای اینکه از اسلام است، برای اینکه دفاع از حق است و آن که از مرگ فرار می کند برای اینکه برای طعمه، جنگ می کند.(59)
18 / 12 / 60
* * *
لقاءالله ، هدف رزمندگان
آنها که داوطلب برای جنگها هستند، داوطلبیشان برای شیطان است. آنها هم داوطلب می شوند، شما هم داوطلب هستید. لکن فرق هست مابین داوطلبی و ایثار شما با داوطلبی و ایثار منحرفین. آنها برای رسیدن به دنیا و برای رسیدن به آمال و شهوات نفسانی وارد می شوند در میدانها و شما برای شهادت و برای رسیدن به لقاءالله وارد می شوید.(60)
28 / 1 / 61
* * *
شباهت در صورت اعمال و تفاوت در غایات
صورت اعمال همیشه شبیه به هم است، ظاهر عمل از یک فاجر فاسد ظاهر بشود یا کافر ظاهر بشود و از یک مومن موحد یا از یک ولی خدا، ظاهر یکی است. شمشیری که ابن ملجم می کشد و بهترین خلق الله را شهید می کند با شمشیری که بهترین خلق الله می کشد و عدوالله را اعدام می کند در صورت یکی است؛ شمشیر است و قدرت عمل است و کشتن آن طرف یا شهید کردن آن طرف. اما آنچه که ممتاز می کند این دو عمل را از هم و همۀ اعمال صادره از بشر به واسطۀ او ممتاز می شود، آن عبارت از غایات اعمال است، انگیزه های اعمال است. این شمشیر برای چه کشیده شد و برای چه زده شد؟ این ندا برای چی بلند شد و برای چی ختم شد؟ اگر شمشیر برای خدا بلند بشود و برای خدا به پایین بیاید، این
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 47
انگیزه، انگیزۀ الهی است، ارزشمند است؛ اگر برای شیطان باشد، این ابلیسی است و ارزشمند نیست.(61)
21 / 11 / 65
* * *
کتابجنگ و دفاع در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 48