مجله کودک 189 صفحه 9

به او نگاه می کرد ند . غول دوباره همه جا را نگاه کرد و رفت وسط گیاهان و شروع کرد . به بافتن طناب . شب و روز بافت ، شب و روز بافت ، شب و روز بافت و یک طناب بلند بلند بلند را آماده کرد . بعد آنرا برداشت دور سرش چرخاند و با همه قدرت پرت کرد به آسمان . طناب بالا رفت ، بالا رفت ، بالا رفت و به جایی گیر نکرد و دوباره افتاد زمین . آقا غول ناامید شده بود . نشست روی زمین . غصه خورد و گریه کرد . آدم ها که تا به حال اشک های غول را ندیده بودند دور او جمع شدند و با تعجب به غول نگاه کردند و دلشان حسابی سوخت . دور هم جمع شدند و همه چوب های روی زمین را جمع کردند و شروع کردند به ساختن یک نردبان . آدم ها بلندترین نردبان روی زمین را ساختند و پایه های نرا نگهداشتند تا غول از آن بالا برود . آقای غول که خیلی خوشحال شده بود . اشک هایش را پاک کرد و با سرعت از نردبان بالا رفت و بالا رفت و بالا رفت و آنقدر بالا رفت که دیگر هیچکس او را ندید . اما خیلی زود دوباره پایین آمد . نردبان به آسمان اول هم نرسیده بود . غول که مدتها بود نخوابیده بود به آسمان نگاه کرد و گریه کرد و آنقدر گریه کرد که خوابش برد . توی خواب دید به آسمان رفته و پرواز کرده است . زود از خواب پرید و خودش را روی ابری توی آسمان هفتم دید با آدم هایی که توی گوش هایشان پنبه گذاشته بودند ! نام : کولیانوم محل اصلی رویش : آرژانتین اندازه گل : 5 سانتی متر رنگ گل : سفید با ته رنگ صورتی نور مورد نیاز : غیر مستقیم دما : 10 درجه سانتی گراد

مجلات دوست کودکانمجله کودک 189صفحه 9