مجله کودک 198 صفحه 18

قصههای قهرمانی سردار سیستان گوشهای از داستان زندگی یعقوب لیث صفاری محمد علی دهقانی قسمت سوم محمد بن طاهر، وقتی شرح حال یعقوب و یارانش را از زبان نزدیکترین سردار خود شنید، فهمید که یعقوب لیث را به آسانی نمیتوان شکست داد و راه غلبه بر این مرد، نه راه جنگ، که راه صلح و آشتی است. با این فکر برای یعقوب نامههایی نوشت و هدیههایی فرستاد و علاوه بر آن، فرمان حکومت سیستان، کابل، کرمان و فارس را، که روی هم رفته منطقة بسیار بزرگی میشد، به نام یعقوب نوشت و با پیک مخصوص به سوی او فرستاد. هدف محمد بن طاهر این بود که با حقه و نیرنگ بر یعقوب چیره شود و شر او را از سر خود و خلیفة عباسی کم کند. محمد بن طاهر فکر میکرد که وقتی فرمان حکومت کرمان و فارس به دست یعقوب برسد، او یارانش را برمیدارد و زود راهی آن مناطق میشود. در نتیجه سیستان از وجود یعقوب و مردان دلیرش خالی میشود و میتوان آنجا را از چنگ عیاران درآورد. از طرف دیگر فرمانروای خراسان فکر میکرد: وقتی یعقوب به طرف کرمان و فارس برود، سرش به درگیریها و دعواهای آن نواحی گرم میشود و دیگر به فکر لشکرکشی به خراسان نمیافتد. یعقوب، با دریافت این نامهها و هدیهها، دلش آرام گرفت و از پیشروی بیشتر در خاک خراسان چشم پوشید و به محل حکومت خود، یعنی سیستان برگشت. اما موقع بازگشت، چند نفر از بزرگان و افسران خاندان طاهری را که در جنگ اسیر گرفته بود، با خودش به سیستان برد. ¡ هوندا 1000 XL با این موتورسیکلت، هوندا کمی از دنیای حرفهای موتورسواری فاصله گرفت. این

مجلات دوست کودکانمجله کودک 198صفحه 18