مقصد اول امور عامّه

استشهاد به قدیم زمانی در مناط حاجت بودن امکان

استشهاد به قدیم زمانی در مناط حاجت بودن امکان

‏و شاهد بر اینکه مناط حاجت امکان است نه حدوث ـ و ممکن است شی ء قدم‏‎ ‎‏زمانی داشته باشد ـ لوازم وجود حق تبارک و تعالی و لوازم ماهیت است.‏

‏بیان مطلب: طوایف معقولین و تمام فرق متصدیان معرفت حقایق اجماع دارند بر‏‎ ‎‏اینکه صفات اضافیه مثل عالمیت حق تعالی از لوازم ذات حق است.‏‎[1]‎

‏بلکه نزد اشراقیین از حکما، انوار مجردۀ قاهره که مربی عالم هستند از لوازم وجود‏‎ ‎‏حق تعالی است‏‎[2]‎‏ و به نظر مشائین، صور مرتسمه ـ یعنی صورتهای اشیاء ـ از لوازم‏‎ ‎‏لاینفک حق است مانند صور بناها پیش مهندس، که آن را از لوازم لاینفک حی‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 44
‏دانسته اند.‏‎[3]‎‏ و به عقیدۀ اشاعره صفات حقیقیه از قبیل حیات و قدرت لازم ذات‏‎ ‎‏احدیت و زاید بر ذات می باشند‏‎[4]‎‏ و لذا قائل به قدم قدمای نُهگانه اند، چنانچه علما در‏‎ ‎‏خصوص قول به قدم صفات هشتگانه، به آنها تعریض نموده اند، لکن نه از جهت قدم‏‎ ‎‏بلکه از راههای دیگر مثل اینکه گفته اند مستلزم ترکیب است. و معتزله احوال لازمۀ‏‎ ‎‏قدیمه برای حق اثبات کرده‏‎[5]‎‏ و صوفیه به اعیان ثابته قائل می باشند.‏‎[6]‎

‏و اینها به جهت دلایل توحید از لوازم واجب الوجود نبوده و مانند زوجیت ثابته‏‎ ‎‏برای اربعه نیست، بلکه بذاتها ممکن الثبوت و با نظر به ذات اول تعالی واجب‏‎ ‎‏الثبوت می باشند.‏

‏پس به اجماع فرق اهل حق و متصدیان معرفت حقایق، تأثیر، به سبق عدم مشروط‏‎ ‎‏نیست. چنانچه ایشان که می گویند اینها ممکن و دارای ثبوت ازلی است، به وجود اول‏‎ ‎‏تعالی نیز قائلند.‏

‏اگر گفته شود: کلام در افعال است و اینها افعال نیست.‏

‏می گوییم: مناط این است که آیا حدوث، علت حاجت است یا امکان، و مقصود‏‎ ‎‏این است که ما اثبات کنیم دوام و ازلیت و عدم سبق العدم، نمی تواند مانع استناد و قول‏‎ ‎‏به معلولیت شود. بنابراین اگر در اینها مطلب را عقلاً ثابت نمودیم چون قاعدۀ عقلیه‏‎ ‎‏تخصیص بردار نیست، نمی توانید بگویید: دوام در اینها مانع استناد نیست ولی در‏‎ ‎‏افعال مانع است.‏

‏و همچنین قول ما را که مناط معلولیت، حدوث نیست، اثبات می کند اینکه: برای‏‎ ‎‏ماهیت لازمی است که مستند به اوست و زماناً از او متأخر نبوده و بین ماهیت ولوازم او‏‎ ‎‏زمانی متخلّل نیست با اینکه آن لوازم معلول ماهیت است.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 45

  • )) رجوع کنید به: اسفار، ج 6، ص 118ـ149.
  • )) حکمة الاشراق، در مجموعۀ مصنفات شیخ اشراق، ج 2، ص 154 و 171ـ172.
  • )) شفا، بخش الهیات، ص 488ـ489 و 501ـ509؛ اسفار، ج 6، ص 189ـ227.
  • )) المطالب العالیه، ج 3، ص 221؛ شرح مواقف، ج 8، ص44ـ45؛ شرح مقاصد، ج 4، ص69ـ70.
  • )) کشف المراد، ص 35؛ اسفار، ج 6، ص 182.
  • )) شرح فصوص الحکم قیصری، ص 18؛ اسفار، ج 6، ص 280.