مقصد اول امور عامّه

حدوث و قدم ذاتی و زمانی

حدوث و قدم ذاتی و زمانی

‏تقسیم دیگر حدوث و قدم تقسیم آن به حدوث و قدم ذاتی و زمانی است: حدوث‏‎ ‎‏ذاتی عبارت است از مسبوقیت وجود شی ء به لیسیت ذاتیه یا تقدم عدم مجامع بر‏‎ ‎‏وجود. به عبارت دیگر: مسبوق بودن لیسیت ذاتی یا عدم مجامع همان امکان ذاتی‏‎ ‎‏است که لازمۀ ماهیت است، در این صورت حادث ذاتی یعنی آنکه ذاتش نسبت به‏‎ ‎‏وجود و عدم لا اقتضاست؛ چنانکه شیخ الرئیس گفته است: ذات ممکن الوجود از‏‎ ‎‏ناحیه خودش لَیْس و عدم است و از ناحیه علت هستی و اَیْس است.‏‎[1]‎

‏پس حادث ذاتی یعنی چیزی که وجودش از ناحیۀ غیر است، اما قدیم ذاتی عبارت‏‎ ‎‏است از موجودی که در مرتبۀ ذاتش لا اقتضا نیست، بلکه ذاتش همیشه مقتضی وجود‏‎ ‎‏است.‏

‏در تعریفی دیگر از حدوث ذاتی گفته شده است: حادث موجودی است که با‏‎ ‎‏عدم ذاتی خود مجامع است؛ زیرا لا اقتضائیت ذاتی آن همیشه با وی همراه بوده‏‎ ‎‏است و تحقق آن به تحقق علت تامه است، مانند حدوث عقل اول که حدوث‏‎ ‎‏ذاتی است و با عدم خود مجامع است و به تحقق علت تامه یعنی واجب تعالی‏‎ ‎‏متحقق است.‏

‏اینکه در تعریف حدوث و قدم، مسبوقیت به عدم و عدم مسبوقیت به آن آمده‏‎ ‎‏است، باید توجه داشت که عدم بر دو نوع است: عدم مقابل وعدم مجامع:‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 67
‏عدم مقابل یعنی عدمی که با وجود شی ء قابل جمع نیست و عدم مجامع یعنی‏‎ ‎‏عدمی که با وجود شی ء قابل جمع است. مقصود از عدم مقابل که با وجود شی ء قابل‏‎ ‎‏جمع نیست همان عدم زمانی است. وقتی می گوییم زید حادث است، یعنی وجود زید‏‎ ‎‏مسبوق به عدم اوست، یعنی مثلاً بیست سال پیش نبوده و معدوم بوده و بعد از آن‏‎ ‎‏موجود شده است. پس وجود زید مسبوق به عدم خود همین زید است. به این عدم،‏‎ ‎‏عدم مقابل یا عدم زمانی گویند. همین زید عدم دیگری هم دارد و مقصود از آن همان‏‎ ‎‏امکان اوست؛ زیرا واقعیت امکان، عدم است و امکان به معنای لا اقتضائیت است که‏‎ ‎‏ممکن ـ مانند زید ـ وجود را از ناحیۀ علت دریافت می کند. و چون واقعیت امکان عدم‏‎ ‎‏است، پس وجود هر ممکن الوجودی مسبوق به این عدم است و این عدم، عدم‏‎ ‎‏مجامع است یعنی با وجود شی ء منافات ندارد. شی ء در حالی که موجود است ممکن‏‎ ‎‏الوجود است، یعنی در حالی که موجودیت دارد لا اقتضائیت هم دارد و این دو با هم‏‎ ‎‏قابل جمع است.‏

‏حادث زمانی موجودی است که مسبوق به عدم واقعی زمانی است و به واسطۀ‏‎ ‎‏وجودش، عدم سابق منقطع گردیده است، مانند حادثات طبیعیۀ متغیره که در هر زمانی‏‎ ‎‏حالتی دارند. البته هر حادث زمانی حادث ذاتی هم هست، ولی ضرورت ندارد که یک‏‎ ‎‏حادث ذاتی حادث زمانی هم باشد.‏

‏حادث طبیعی موجودی است که بنا بر حرکت جوهری، هر لحظه و آنی تجدد و‏‎ ‎‏تغیر یافته و دگرگون می شود، چنانچه هیولای عالم طبیعت از بدو پیدایش تا آخرین‏‎ ‎‏مرحلۀ کمال، در هر آنی یک صورت نوعیه ای که مقوم ذات اوست به وی افاضه‏‎ ‎‏می گردد به طوری که هر صورت بعدی از صورت قبلی کامل تر و دارای کمالات‏‎ ‎‏صورت سابق نیز می باشد.‏

‏با بیان حدوث زمانی موجودات طبیعیه در واقع حدوث زمانی عالم طبیعت‏‎ ‎‏اثبات می شود.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 68

  • )) شفا، بخش الهیات، ص 436.