مقصد اول امور عامّه

اقسام هشتگانه سبق

اقسام هشتگانۀ سبق

‏ ‏

‏سبق دارای اقسامی است:‏

‏1ـ سبق زمانی: و آن انفکاک در وجود است، یعنی سابق در وجود منفک باشد؛ اعم‏‎ ‎‏از اینکه سابق و لاحق غیر مجتمعین در وجود باشند بالذات مانند ازمنه، یا بالعرض‏‎ ‎‏مانند زمانیات مثل طوفان نوح  ‏‏علیه السلام‏‏ و بعثت خاتم الانبیاء  ‏‏صلی الله علیه و آله وسلم‏‏.‏

‏2ـ سبق بالرتبه: یعنی بالترتیب، مثل اینکه نقطه ای را مانند نقطۀ کعبه ملاحظه نموده‏‎ ‎‏و وضع و نسبت اشخاص را با آن ملاحظه نماییم؛ چنانکه وضع امام قریب و مقدم بر‏‎ ‎‏وضع مأموم است.‏

‏3ـ سبق بالشرف: مانند تقدم فاضل بر مفضول.‏

‏4ـ سبق بالطبع: که سابق عقلاً مقدم باشد، مانند تقدم علت ناقصه و اجزاء علت بر‏‎ ‎‏معلول، که البته باید جزء اول علت در وجود مقدم باشد.‏

‏5ـ سبق بالعلیه: مثل تقدم علت تامه بر معلول.‏

‏6ـ سبق بالماهیه یا سبق بالتجوهر: و آن تقدم علل قوام بر معلول در نفس شیئیت‏‎ ‎‏ماهیت و جوهر ذات است، یعنی اگر به تقرر ماهیات و اینکه ماهیات از تمام وجودات‏‎ ‎‏منفک می شود قائل شویم، پس ملاک تقدم وجود نیست؛ زیرا در تقرر ماهیات فرض‏‎ ‎‏کردیم ماهیت منفک از تمام وجودات است. بنابراین تقدم باید در نفس شیئیت ماهیت‏‎ ‎‏باشد، مانند تقدم جنس و فصل بر نوع و ماهیت بر لوازم آن و ماهیت بر وجود‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 137
‏عند بعضٍ، یعنی نزد اشخاصی که به اصالت ماهیت قائلند.‏‎[1]‎

‏7ـ سبق بالحقیقه: که مرحوم آخوند فرموده است.‏‎[2]‎‏ و آن این است که ملاک تقدم‏‎ ‎‏دو چیز برای یکی بالذات و برای دیگری بالمجاز و العنایه ثابت باشد، مثل حرکت که‏‎ ‎‏اولاً و بالذات برای سفینه، و ثانیاً و بالعرض برای جالس سفینه ثابت است.‏

‏فرق سبق بالحقیقه با سبق بالعلیه در این است که در سبق بالعلیه حرکت برای لاحق‏‎ ‎‏هم ثابت است مثلاً در «تحرکت الید فتحرک المفتاح» مفتاح هم حرکت می کند، منتها‏‎ ‎‏در مرتبۀ متأخر ولکن در سبق بالحقیقه، اصلاً لاحق حرکت نمی کند و حرکت نسبت به‏‎ ‎‏او بالمجاز و الاعتبار است و ملاک سبق از لاحق صحت سلب دارد، مانند موجود که‏‎ ‎‏در وجود سبق بر ماهیت دارد به طوری که وجود بالذات مال موجود است و ماهیت‏‎ ‎‏بالعرض موجود شده به طوری که می توان وجود را از او سلب کرد.‏

‏8ـ سبق دهری: که محقق داماد اضافه کرده‏‎[3]‎‏ و شرح آن بعداً خواهد آمد.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 138

  • )) رجوع کنید به: قبسات، ص 63؛ اسفار، ج 3، ص 257؛ شوارق الالهام، ج 1، ص 104.
  • )) اسفار، ج 3، ص 257.
  • )) رجوع کنید به: قبسات، ص 87 ـ 88.