وضع:
از مقولات نسبیه مقولۀ وضع است. وضع هیئتی است که برای شی ء از دو نسبت یکی نسبت اجزاء با یکدیگر و دیگری نسبت مجموع اجزاء به خارج حاصل می شود، مانند هیئت قیام و قعود که هر یک از نسبت مخصوص اجزاء بدن با یکدیگر و نسبت مجموع به اجسام خارج حاصل می شود. وضع بر سه معنی اطلاق می شود:
1ـ وضع تمام مقوله، که در تعریف مذکور گذشت، مثل ساختمان دو طبقه ای که نسبتی طبقۀ فوقانی و تحتانی با هم داشته و مجموع با ساختمان مجاور خود دارد و مانند نسبت سر از فوق و پا از تحت.
2ـ وضع جزء مقوله، که نسبت جسم به خارج را گویند، مانند نسبت چرخی که به دور خود می گردد به خارج که نسبت اجزاء به یکدیگر تغییر نمی کند ولی نسبت اجزاء به خارج تغییر می کند و مراد از حرکت وضعی زمین همین معنی است.
3ـ وضع به معنای قابل اشارۀ حسیه بودن، که می توان به جسمی به اشارۀ حسیه اشاره نمود، مانند اجسام و سطوح. و به این معنی نقطه با اینکه به معنای انتهای خط است قابل اشارۀ حسیه است برخلاف وحدت که قابل اشارۀ حسیه نیست.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. ۱)صفحه 397