معنای آیۀ شریفۀ «لوکان فیهما آلهة إلاّ اللّٰه لفسدتا»
با این بیان: اگر دو واجب بود، افساد لازم آمده و هیچ موجودی نمی توانست خلق شود؛ زیرا توارد علل مستقلۀ الهیه بر یک معلول محال است و معنای آیۀ شریفه: «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إلاَّ اللّٰهُ لَفَسَدَتَا» این است، نه اینکه اگر خدا دو تا بود اختلاف حاصل شده و جنگ و نزاع شروع می شد. یکی می گفت: بهتر است شب را خلق کنم، و دیگری می گفت: بهتر است روز باشد، و یکی می گفت: خوب است باران ببارانم، دیگری می گفت: خوب است باران نبارانم. و مَثَل آنها مَثَل دو کدخدا در یک ده یا دو سلطان در یک مملکت بود؛ زیرا دو کدخدا چون دارای هوی و هوس بوده یا جاهلند ممکن است یکی از آنها برای حفظ ریاست خود تابع هوس و شهرت بوده و چیزی را که صلاح نیست اراده نماید و دیگری از آن جلوگیری کند و یا اینکه یکی از آنها از باب جهل، صلاحیت چیزی را تشخیص داده باشد که دیگری عدم صلاحیت آن را تشخیص داده باشد. و همچنین دو سلطان یا از باب جهل و نادانی و یا از باب شهوت و ظلم و هوی خواهی با یکدیگر نزاع و جدال می نمایند. ولیکن اگر خداوند دوتا باشد که هر دو عاقل و عالم به تمام مصالح و مفاسد و عادل بوده و شهوت و هوی و هوس نداشته باشند، چنانچه یکی صلاح چیزی را تشخیص دهد، لابد دیگری هم صلاح آن چیز را تشخیص خواهد داد و با هم همراه خواهند شد، از طرفی هم آنها چون فرض شده که واجب الوجود می باشند، صاحب هوی و هوس نبوده بلکه عادل می باشند و با کمال موافقت با یکدیگر همراهی و هم مذاقی می نمایند.
پس معنای آیۀ شریفه آن چیزی که برای عوام مطرح می نمایید و می گویید: قرآن فیض عامی است که برای همه گسترده شده نیست، بلکه معنای آن، همان است که
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 82
گفتیم، البته نمی توان در مجالس عامه، آن بیانی را که بطن آیه متکفل آن است، مطرح نمود و باید آنجا از معنای ظاهری که به نظر عوام می آید، صحبت کرد.
والحاصل آیه می فرماید: اگر در زمین و آسمان دو آلهه بود، زمین و آسمان فاسد می شدند، یعنی به واسطۀ امتناع توارد علتین مستقلتین بر معلول واحد، اصلاً از زمین و آسمان سراغی نبود.
البته قضیۀ فاعلیت الهی غیر از عوامل طبیعی است که در صورت توارد، دو یا سه چیز در قدر جامع شرکت پیدا می کنند به بیانی که سابقاً گذشت.
اینکه گفتیم باطن آیه بود، چنانکه «إذاً لَذَهَبَ کُلُّ إلٰهٍ بِمَا خَلَقَ» بیانی دارد.
علاوه بر آن: معلول فاعل الهی صرف تعلق و ربط به مبدأ است، چنانکه در باب امکان در وجود گفتیم و محال است چیزی که عین تعلق و ربط به یک مبدأ است، ربط و تعلق به چیز دیگری داشته باشد.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 83