است و تنورهایش را هم خودش میساخت و در کار خودش هم استادکار بود. پدرم هم در این کار بود. ما هشت برادر هستیم که همهمان نیز تنورفروش هستیم و برادرهایم الان در منطقههای دیگر دارند میچرخند و تنور میفروشند.
· هر هشت برادر تنور فروشید؟
تازه غیر از این خیلی از فامیلهایم هم در این کارند. مثلاً خواهرم و دامادمان هم هر دو در کار تنور هستند.
· مگر چند نفر از مردم تنور میخرند؟ اصلاً مگر دیگر کسی تنور میخرد؟
بله. درست است که در شهرها دیگر کسی تنور نمیخرد اما در خیلی از روستاها هنوز مردم نانشان را خودشان میپزند. خیلی از روستاها هستند که نانوایی ندارند. حتی در بعضی از روستاها که نانوایی دارد، باز هم خیلی از مردمشان خودشان نان خودشان را میپزند. نانی که آدم در خانه خودش بپزد خیلی بهتر و سالمتر است.
· شما الان در خانه خودتان تنور دارید؟
بله. بیشتر مادرم با آن نان میپزد. کلوچه و شیرینی هم داخل همین تنورها میپزیم. من هیچ وقت یادم نمیآید که برای خریدن نان به نانوایی رفته باشم و همیشه نانی را خوردهایم که خودمان پختهایم. نانی که خودمان میپزیم خیلی خوب میشود و تا 5 روز میماند.
· این تنورها را کجای خانه میگذارند؟
بعضیها میگذارند گوشه حیاط یک سایهبان هم روی آن درست میکنند که باران نخورد. جنس این تنورها از خاک رس است و اگر باران زیاد به آن بخورد، تنور آب را در جانش میگیرد و موقعی که در آن آتش روشن کنند میترکد. دور آن هم باید چیزی گذاشته شود که هم بایستد و هم گرمایش زود هدر نرود. مثلاً میشود دور آن یک لوله بتونی گذاشت اما در دهات بیشتر به دور آن «چپر» درست میکنند یعنی با شاخههای درخت یک سبد دور آن میبافند. بعضیها هم تنور را داخل زمین کار میگذارند.
· پختن نان در این تنورها سخت است؟
بالاخره سختی هم دارد. اما نانی که در این تنورها پخته میشود به سختیاش میارزد! اول باید در آن هیزم ریخت و آتش روشن کرد. شعلهها که نشستند و تنور داغ شد، خمیر نان را که قبلاً آماده کردهاند به داخل تنور میچسبانند و روی تنور را میپوشانند تا گرمایش بیرون نزند.
· چند سال به این شغل مشغولید؟
اما الاغ که خود را نزدیکتر به شرک میداند خود پیشقدم میشود و مقداری از مایع را مینوشد.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 205صفحه 11