حجت هفتم بر تجرد نفس ناطقه
شکی نیست در اینکه کثرت افکار و تعمق در ادراک معقولات، سبب تجفیف دماغ و از بین بردن بدن می باشد و سبب استکمال نفس است که در تعقلاتش از قوه به فعلیت در می آید. و معلوم است که شی ء واحد، سبب نقصان و کمال شی ء واحد نمی شود؛ اگر قوۀ عاقله، جسمانی بود البته تابع بدن بود و لازمۀ این معنی این است که هرچه سبب نقصان بدن باشد، باید سبب نقصان نفس هم باشد، با اینکه گفتیم: تعمق در معقولات، سبب قوّت عقل است ولی سبب نقصان بدن می باشد.
آخوند بر این برهان ایراد کرده است به اینکه: ممتنع، آن است که شی ء واحد، سبب نقصان و کمال شی ء واحد از جهت واحد باشد؛ و اما از دو جهت عیبی ندارد؛ مثلاً ممکن است غذایی تقویت قوۀ باصره کند، ولی قوۀ ذائقه یا شامه را تضعیف نماید.
ولی این ایراد درست نیست؛ چون بعد از فرض اینکه شی ء واحد، مثل تعمق در معقولات، سبب نقصان همۀ بدن می باشد و بر فرض که قوۀ عاقله هم از شؤون این جسم و از تبعات آن باشد، ممکن نیست در میان این مبادی که همه نقصان پذیرند، یک تابع که در خود استقلال ندارد کامل شود.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 37