استحالۀ تناسخ در موت طبیعی و اخترامی
علی کل حال: به موت طبیعی و یا به فوت اخترامی، تناسخ ممکن نیست. اما در موت طبیعی چنانکه گفتیم وقتی که نفس مستقل شد و از افق طبیعت ذاتاً گذشت، دیگر ممکن نیست آن را بیاوری و طبیعی اش کنی؛ چیزی که ذاتاً مستقل شده، چگونه ذاتاً غیر مستقل می شود؟
و اما در موت اخترامی هم به اندازه ای که نفس، تجرد حاصل نموده است، امکان ندارد دوباره آن را وارد ماده ای نمود که نفس قبل از رسیدن به اولین مرتبۀ تجرد می توانست صورت آن ماده باشد. و به عبارت دیگر: امکان ندارد نفس، دوباره در درجه ای قرار بگیرد که کمتر از لمس کرم خراطین شود.
و به بیان دیگر: باید برای نفس آن چنان مرتبۀ ضعیفی از تجرد تعیین شود که بتواند به ماده ای که فعلاً لیاقت پیدا کرده است که اول درجۀ نفس به او افاضه شود افاضه گردد، و این غیر ممکن و محال است.
و علاوه بر همۀ اینها: حرکت جوهریه فریاد می زند که نفس هر ماده باید از تبدلات و ترقیات آن ماده به عمل آید، پس تناسخ ابداً ممکن نیست و حتی در حد شبهۀ
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 263
صادقی که در عقول ممیزه و رشیده مطرح باشد نیز نیست و این از محالات واضحۀ عالم است، اگر این مقدماتی را که ما گفتیم و برهانی نمودیم در نظر گرفته شود.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 264