آیت اللّه‌ ابراهیم امینی

کارشکنی و مخالفت با تدریس امام

کارشکنی و مخالفت با تدریس امام

‏در آن زمان یک نوع مخالفتی با درسهای امام می شد. در بین طلبه ها و فضلا عده ای‏‎ ‎‏مخالف بودند و کارشکنی می کردند. شاگردان ایشان را پراکنده و بدگویی می کردند.‏‎ ‎‏یک کاری می کردند که شاگردها کم بشوند. علت کار ظاهراً این بود که چون امام قبل‏‎ ‎‏از آن درس فلسفه می گفتند. فلسفه در آن زمان خیلی مبغوض و منفور بود و‏‎ ‎‏گویندگانش هم همینطور بودند. از این رو با امام مخالفت می کردند. قضیۀ معروف‏‎ ‎‏آب کشیدن لیوان حاج آقا مصطفی به همین علت بود. ماجرا از این قرار بود که،‏‎ ‎‏مدرسۀ فیضیه یک ظرف آبی داشت که مقداری یخ در آن می انداختند تا طلبه ها از‏‎ ‎‏آن استفاده کنند. آقامصطفی لیوان را برداشت و مقداری آب خورد. یکی از همان‏‎ ‎‏طلبه های مخالف، لیوان آب را برداشت و آبش کشید. شاید هم قصدشان اخلاص‏‎ ‎‏بود. نمی توانیم بگوییم عنادی بود. ممکن است بر طبق فرهنگ آن زمان که فلسفه‏‎ ‎‏علم خوبی نبود و گاهی می گفتند موجب کفر است این کارها را می کردند.‏

‏     البته مخالفت ها دلیل دیگری هم داشت. امام در عرفان هم کار کرده بود. کتاب‏‎ ‎‏نوشته بود. چاپ نشده بود ولی معروف بود. در آن زمان عرفان هم بدتر از فلسفه‏‎ ‎‏بود. ایشان از شاگردهای آقای شاه آبادی بود. خیلی هم به مرحوم شاه آبادی ارادت‏‎ ‎‏می ورزید. حتی یکی از فضلایی که از شخصیتهای انقلاب هست و خیلی هم برای‏‎ ‎‏امام فداکاری کرده و می کند مخالف شدید با فلسفه بود.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 29

  • )) همان.