حجت الاسلام والمسلمین علی انتشاری

آرزوی سعادت همراهی با امام

آرزوی سعادت همراهی با امام 

‏یک روز بعدازظهر قصد داشتم به درس امام بروم. هنگامی که از صحن خارج شدم‏‎ ‎‏و به خیابان آستانه آمدم متوجه شدم حضرت امام هم از حرم بیرون آمده اند و‏‎ ‎‏می خواهند به مسجد سلماسی جهت تدریس بروند. من برای پرسشی خودم را به‏‎ ‎‏ایشان رساندم. هنگامی که پاسخ امام تمام شد تمایل داشتم که همراه ایشان با چند‏‎ ‎‏قدم فاصله همراه شوم زیرا برای خودم سعادتی می دانستم. چند قدمی که رفتیم‏‎ ‎‏امام متوجه شدند و برگشتند گفتند: «شما سؤالی دارید»؟ گفتم نه آقا یک سؤال‏‎ ‎‏داشتم تمام شد. گفتند: «پس بفرمایید». آنگاه ایستاد تا من رد شوم سپس به راه‏‎ ‎‏خودشان ادامه دادند.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 34

  • )) همان.