امام اولین عامل به درسهای تهذیبِ نفس خویش
او مظهر نوآوری علمی و تبحّر در فقه و اصول بود. بنده قبل از ایشان استاد بزرگی را در مشهد دیده بودم ـ یعنی مرحوم آیت اللّه میلانی ـ که از فقهای برجسته بود. در قم همان وقت رئیس حوزۀ علمیۀ قم ـ که استاد امام هم بود یعنی مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی ـ بود. بزرگان دیگری هم بودند. اما آن محفل درسی که دلهای جوان و مشتاق و کوشا و علاقمند به استعدادهای خوب را جذب می کرد، درس فقه و اصول امام بود. یواش یواش از قدیمی ترها شنیدیم که این مرد، فیلسوف بزرگی هم هست و در قم درس فلسفۀ او، درس اول فلسفه بوده است؛ لیکن حالا ترجیح می دهد که فقه تدریس کند. شنیدیم که این مرد، معلم اخلاق هم بوده است و کسانی در درس اخلاق
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 84
او شرکت می کردند و او به تقویت فضایل اخلاقی در جوانان همت می گماشته است. در خلال درس در طول سالها، این را ما از نزدیک هم مشاهده کردیم. اما تا اینجا شخصیت این مرد بزرگ ـ که باطن او سرشار از خصوصیات ناشناخته بود ـ برای اکثر مردم در آن روز فقط به عنوان یک استاد عالم و شاگردپرور و یک تهذیب کنندۀ اخلاق طلاب و شاگردان شناخته می شد. در سال 1340 مرحوم آیت اللّه بروجردی ـ مرجع تقلید ـ وفات پیدا کرد. مراجع بزرگواری بودند که مطرح شدند و دوستانشان نام آنها را می آوردند. این جا صحنه ای شد برای این که این مرد به همه نشان داد که این درس اخلاق که می گفته است، فقط زبان و یاد دادن به دیگران نبوده است؛ خود او اولین عامل به درسهای تهذیب نفس بوده است. همه دیدند، همه فهمیدند و تصدیق کردند که این مرد از مقام، از مطرح شدن، از ریاست ـ حتی اگر آن ریاست، مرجعیت باشد؛ که یک ریاست روحانی و معنوی است ـ رویگردان است و برای مقام و منصب و رتبه و شخصیت، هیچ گونه تلاشی نمی کند؛ بلکه اگر دیگران هم بخواهند تلاش کنند، تا آنجا که بتوانند، مانع می شود.
* * *
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 85